بعد از تشخیص بیماری و علتهای آن، نوبت به مداخلات درمانی میرسد که ممکن است درمانهای زیستشناختی یا روانشناختی باشد. جایگاه رواندرمانی و دارودرمانی در اختلالات مختلف و نیز با توجه به شرایط بیمار و خواست و انتخاب او متفاوت است.
برای برخی از بیماریها (مانند اختلال دوقطبی یا روانپریشیها)، روش درمانی اصلی، تجویز داروهاست؛ با این حال رواندرمانیها در کمک به بیمار برای شناخت بهتر بیماری و روشهای درمانش، پذیرش بهتر درمان و مصرف داروها و نیز بازگشت به عملکرد اجتماعی و خانوادگی فرد، نقش دارند.
در برخی از اختلالات هم دارو و هم رواندرمانی، درمان اصلی محسوب میشوند. مثلا برای درمان افسردگی یا وسواس میتوان از رواندرمانی یا دارودرمانی بهتنهایی استفاده کرد اما حتی در این حالتها هم اولویت با یکی از این روشهاست. مثلا در افسردگی یا وسواس شدید، ممکن است رواندرمانی بهتنهایی درمان مناسبی نباشد و درمان دارویی یا ترکیب دارو و رواندرمانی لازم باشد.
نتایج تحقیقات نشان دادهاند در این موارد اغلب تجویز دارو و رواندرمانی با هم، تاثیری بیش از هر یک از درمانهای دارویی یا رواندرمانی بهتنهایی دارند. مثلا ممکن است درمان ارجح برای زن بارداری که دچار وسواس خفیف یا متوسط است، رواندرمانی بهتنهایی باشد تا جنین در حد امکان در معرض عوارض دارویی قرار نگیرد. میتوان به اختلالات شخصیت هم اشاره کرد.
بعد از اینکه برنامه درمانی (با مشارکت فرد مبتلا و پزشکش) مشخص شد، مداخلات درمانی انجام خواهد شد. «روانپزشکان» برای درمان دارویی و رواندرمانی اختلالات روانی آموزش دیدهاند. علاوه بر روانپزشکان، «روانشناسان بالینی» هم گروه دیگری از متخصصان سلامت روان هستند که در مورد درمانهای روانشناختی این اختلالات آموزش میبینند.
نظرات شما
نظرتون در مورد پست رواندرمانی چیست؟ چی هست ؟