جدایی؟

سلام خسته نباشید من حادترین مشکل رو بین ادمایی که میشناسم دارم همسرم یهو گذاشت و رفت منو تنها گذاشت بسیار زن خوب و پاکی بود من مشکل داشتم عصبی بودم و بعضی اوقات از کوره در میرفتم حالا ادمی شدم که هیچکی انتظارشو نداشت همش خدا و پیامبرا و نماز با اینا سرو کار دارم
همه چیم نابود شده اوضاع بدنم افتضاح شده تمام روز و شب فکر مرگ و خودکشی ولم نمیکنه. حتی وسایل و راهشو اماده کردم تا خودمو راحت کنم
زندگی رو دیگه نمیخوام این دنیا رو دیگه نمیخوام به هر دری زدم در رو برام بست و اخرین چراغی که از دور برام روشنه هم رو داره خاموش میکنه تمام ریز اتفاقات و حتی خوشی هامونو واسه اطرافیانش تعریف میکنه و منو منفور و پست جلوه میده امروز 60 روزه که خونه زندگی رو ول کرده و منو تنهام گذاشته برای خلاص شدن از دستم هر کاری میکنه انگار یه ادم دیگه ای شده انگار نمیشناسمش ولی حاضرم خودمو قربانیش کنم چون خیلی دوسش دارم بدون اون تا الان زنده موندم فقط بخاطر امیدهایی که بهم میدادن اما الان دیگه کم کم همه رو ناامید کرده 8سال زندگی مشترک روز ها شبها ماها خوب و خوش اما 3ماه پیش همه چیز عوض شد