تفاوت روان‌پزشک و روان‌شناس

مغز رو می‌تونیم مثل سیستم کامپیوتری به ۲ بخش نرم‌افزار و سخت‌افزار تقسیم کنیم:

روان‌پزشک سخت‌افزار قضیه هست:
همون‌طور که وقتی دیابت و فشار خون داریم، باید دارو مصرف کنیم، یه سری از ماها هم برای تنظیم هورمون‌ها و سایر انتقال‌دهنده‌ها (نوروترنسمیترها) در مغزمون، لازمه دارو مصرف کنیم. 

چطور ایجاد شده؟

بخشی‌اش رو خودمون در ایجادش نقش داریم، بخشی هم دست ما نبوده و نیست. میزان اینکه چقدرش وراثته و چقدرش رو خودمون باعث شدیم در هر فردی متفاوته (مثل دیابت، حالا ارثی هم بوده و آسیب‌پذیر بودیم، اما خودمون هم رعایت نکردیم و شیرینی خوردیم یا نه ممکنه انقدر وراثت دخیل باشه که رعایت هم کنیم، دچارش بشیم). 


کی مراجعه نیازه؟

اگه عملکردتون تو حوزه شغلی، روابط، اجتماعی مختل شده (تغییر شغل‌ یا تغییر جایی که کار می‌کنید)، نمی‌تونید ارتباط طولانی مدت برقرار کنید یا در جامعه باشید، و یا علائم مشهودی (سیمپتوم) دارید: مثل اضطراب خیلی زیاد، عدم تمرکز و توجه مختل کننده، وسواس، تیک، حرکات قالبی (تفاوتش با تیک اینه که روی تیک کنترل نداریم، اما اینا رو خودمون انجام می‌دیم. بیشتر ور رفتن با ناحیه سر و صورته و...)، افسردگی بالینی (اصلا انرژی اینو نداری که حتی از جات بلند بشی)، ناتوانی در کنترل تکانه: نمی‌تونید خشم خودتون رو کنترل کنید و بصورت پرخاش (کلامی، آسیب جسمانی به خودتون یا دیگران و...) می‌زنید.

نگاه‌تون به روان‌پزشک مثل سایر پزشک‌ها باشه. بعضی‌هامون نیاز داریم و کمک می‌کنه کمتر اذیت بشیم و زندگی با بهزیستی بالاتری داشته باشیم.
این تصور اشتباه که خودم زورم می‌رسه، بیشتر اذیت‌تون می‌کنه. همون ضرب‌المثلِ آری شود ولی به خون جگر شود... گاهی نمی‌شه بدون دارو بهتر شد و خیلی‌هامون به‌دلیل عود مشکل، حال‌مون بدتر هم می‌شه.

سیمپتوم‌ها مثل چراغ چک ماشینن که نشون می‌دن ایرادی وجود داره و روان‌پزشک هم اون خطاها رو رفع می‌کنه. اما برای اینکه ببینی چی کار می تونی بکنی اون اتفاقات مجدد تکرار نشه، به روان‌درمانی نیازه.
از طرفی 
اگه مسئله جدی هم ندارید، دارو مصرف نکنید. اون یکم اضطراب رو با روان‌درمانی حلش کنید... در مطلب اضطراب گفته شده چرا میزانی از اضطراب لازمه... (میزانی از اضطراب برای اینکه بتونیم سرمنشاء مشکل رو پیدا کنیم لازمه. شما اگه اون اضطراب رو هم با مصرف دارو و... بپوشونید، درسته درد نمی‌کشید اما مشکل سر جای خودش هست).

 روان‌درمانی 

روان‌درمانی بخش نرم‌افزار قضیه‌ست:
در صورتی که مایل بودین سر منشاء مشکل تون رو پیدا و اون رو بصورت اساسی و عمیق حل کنید، لازمه به تراپیست مراجعه کنید. در صورت تمایل به شروع روان‌درمانی و بهبود کیفیت زندگی تون و حل اساسی مشکلات تون می تونید با شماره‌ 09024984181 برای روان‌درمانی آنلاین (تصویری)  یا  حضوری: تهران، شریعتی،   02188741900  -   02188741900    -   09123368072    یا کرج، عظیمیه با شماره    02632563972   -  09385763500 تماس بگیرید.

 

1 شهریور 1403 - 10:58
بازدید ها: 44

بر خلاف اینکه اضطراب و استرس رو بد می دونیم، اتفاقا تغییر مستلزم‌ سطح اپتیممی از اضطراب هست. یعنی ما برای اینکه تغییر کنیم و نسبت به اتفاقات زندگی‌مون بی‌خیال نباشیم، به این اضطراب نیاز داریم. البته یه نکته کلیدی داره، منظور اضطرابی هست که از ظرفیت  و تحمل‌مون  خارج نیست. به قولی (سطح اپتیموم یا بهینه از اضطراب) نه تنها مضر نیست، بلکه مفید هم هست.

بنابراین از اضطرابی که تحملش رو داریم، نترسیم یا به دنبال حذفش نباشیم بلکه ببینیم چرا اون اضطراب وجود داره.  باید ببینیم چه مشکل و مسئله ای هست که ما رو مضطرب و نگران کرده. گاهی خودمون می دونیم مشکل کجاست و گاهی نمی دونیم. موضوع مهمی که باهاش برخورد کردین اینه که حتی اگه بدونید مشکل کجاست، سر جاش باقی می مونه و حل نمی شه.

بله درسته. دونستن مشکل به حل اون خیلی کمک زیادی نمی کنه. شما به کمک متخصص می تونید ریشه اصلی اش رو پیدا کنید و اونو حل کنید.

در صورت تمایل می تونید برای روان درمانی فردی (حضوری یا تصویری) با شماره (09024984181) تماس بگیرید.

بنابراین نقاط اضطراب­زا مهم هست. چون تو اون موقعیت هاست که خودت و آدم ها رو بهتر می تونی بشناسی. آدم‌ها در بار روانی و شرایط استرس زا خودشون رو نشون می‌دن و تعریفی که تو از آدم‌ها داری در آن بار روانی درست شده‌. یعنی اگر شما به پدر یا مادرت فکر کنی یاد مهمانی‌هایی که رفتی نمی‌افتی یاد این میفتید که در فشارها چکار کردن و چه واکنشی نشون دادن. اینا در حافظه می‌مونه. وقتی همه‌چیز اوکی و عادی است، اصلاً در حافظه ما ثبت نمی‌شود. ولی وقتی بار عاطفی داشته، هر واکنشی نشان داده ثبت ‌شده. خوب بوده خوب ثبت‌شده، بد بود بد ثبت ‌شده. بنابراین پیک، مهم است. در آن پیک است که شما تنفر از دیگران را در ذهنت ثبت می‌کنی.

(بخشی از متن برگرفته از دوره‌ دکتر علیرضا طهماسب است)

29 مرداد 1403 - 10:40
بازدید ها: 37

اهمیت ارتباط 

 

https://www.aparat.com/v/ebNKn

 

 این ویدئوی حیرت‌انگیز تحقیق ۳۰ ساله رنه اشپیتز روی نوزادان بدسرپرست و بی‌سرپرسته. 

تو این ویدئو نوزادانی رو می‌بینید که:

 

با وجود تغذیه شدن در شیرخوارگاه بخاطر نداشتن مراقب ثابت، می‌مردن! یا به بیماری‌های حاد دچار می‌شدن...

 

پیش از روان‌شناسی تمرکز روی خودشناسی بود.

کشف فروید و روان‌‌شناسی این بود که:

ما تو ارتباط دچار مشکل شدیم و

 ارتباط راهِ بهبودی‌مونه...

 

 

ما به ارتباط نیاز داریم.

هر چقدر ازش فاصله بگیریم، حال‌مون بدتره...

 

https://t.me/psychS3

27 مرداد 1403 - 23:36
بازدید ها: 37

پارادوکس درمانگر به‌عنوان محرم رازها و ناگفته‌ها و شغل و درآمد

 

شاید این مسئله شما هم باشه:

اون لحظه که به این فکر می‌کنید برای گفت‌وگو و تعامل انسانی قراره پول پرداخت کنید، اون ارتباط و کمک‌کننده بودنش براتون زیر سؤال می‌ره.

 ماهیت ارزشمند خودشو از دست می‌ده و به قولی پیش چشم‌تون رنگ می‌بازه...

 

 

تجربه‌تونو (موافق یا مخالف) بنویسید.

☘☘

https://t.me/psychS3

27 مرداد 1403 - 23:32
بازدید ها: 35

https://t.me/psychs3/247

در این لینک کانال درباره دوست اجتماعی صحبت کردیم و با تعامل اعضای کانال به جمع‌بمدی نسبتا خوبی رسیدیم. پیشنهاد می‌شه حتما نظرات رو بخونید.

از اعضاء خواستیم در صورتی که داشتن دوست اجتماعی رو مجاز می‌دونن 👍🏾 و در غیر این صورت 👎🏾 کنن.

نتیجه برابر شد.

درباره دوست اجتماعی باید به چند نکته توجه کرد:

۱. دیدگاه شریک زندگی یا پارتنر من و خودم درباره دوست اجتماعی چی هست؟ 

۲. آیا در این ارتباط من یا پارتنرم پنهان‌ کاری می‌کنیم و تمایل نداریم از گفت‌وگوهای بین من و اون دوست اجتماعی مطلع بشه؟

۳. آیا در این باره شفافیت هست و نگرانی واقعی وجود نداره (گاهی شفافیت وجود داره و شک کردن بخاطر اخلاق و تجربه خودمونه  و به سایر افراد هم علی رغم اینکه همه چیز شفافه، شک می‌کنیم).

چرا تبصره شکاکیت مهمه؟

تو همین مورد بالا فرض کنید شما اساسا با داشتن دوست اجتماعی یا... موافق نیستید، در حالی‌که پارتنرتون از قبل با اون فرد دوست بوده یا با شما هم نظر نیست و با هم درباره این موضوع متاسفانه به توافق نرسیدید، بنابراین اگه پیغامی هم ردوبدل بشه، از شما پنهان می‌کنه (هر چند که به هر حال قابل توجیه نیست).

از طرفی شما این پنهان‌کاری رو حس می‌کنی، بنابراین طرف‌تون پنهان‌کاری بعدی رو انجام می‌ده یا دروغ می‌گه حتی!

تو این وضعیت شک شما دو چندان می‌شه. چون فرضیه‌تون ثابت شده. در حالی‌که خودتون هم در ثابت شدن فرضیه‌تون نقش داشتید...

به هر حال چرخه جالبی نیست. یک جایی بشکنیدش و بدون ترس درباره‌اش صحبت کنید. که ببین داری یه چیزی رو پنهان می‌کنی.

یا اگه شما اون طرف قضیه‌اید بگید ببین این رفتارت باعث می‌شه من پنهان‌ کاری کنم و دروغ بگم و پیغامای دوستمو پاک کنم در حالی‌که چیز مهمی هم نبود.

اگه می‌خواید بگید نگرشاتون خیلی متفاوته و پذیراش نیست و چاره رو جز پنهان‌کاری و دروغ نمی‌بینید، باید بنیادی‌تر درباره رابطه‌تون فکر کنید.

پ‌ن: به هر حال دروغ گفتن و پنهان‌کاری هم توانایی می‌خواد که بدون تعارف هر کسی از پسش بر نمیاد! 

به هر حال گاهی از این ویژگی حساسیت سوء استفاده می‌شه و روابط خارج از چارچوب‌ هم اتفاق می‌افته اما طرف به حساسیت طرف مقابل ربط می‌ده!

 

اگه تو این شرایط پیچیده قرار دارید، حتما از تراپیست کمک بگیرید.

18 مرداد 1403 - 12:34
بازدید ها: 37