بر خلاف اینکه اضطراب و استرس رو بد می دونیم، اتفاقا تغییر مستلزم سطح اپتیممی از اضطراب هست. یعنی ما برای اینکه تغییر کنیم و نسبت به اتفاقات زندگیمون بیخیال نباشیم، به این اضطراب نیاز داریم. البته یه نکته کلیدی داره، منظور اضطرابی هست که از ظرفیت و تحملمون خارج نیست. به قولی (سطح اپتیموم یا بهینه از اضطراب) نه تنها مضر نیست، بلکه مفید هم هست.
بنابراین از اضطرابی که تحملش رو داریم، نترسیم یا به دنبال حذفش نباشیم بلکه ببینیم چرا اون اضطراب وجود داره. باید ببینیم چه مشکل و مسئله ای هست که ما رو مضطرب و نگران کرده. گاهی خودمون می دونیم مشکل کجاست و گاهی نمی دونیم. موضوع مهمی که باهاش برخورد کردین اینه که حتی اگه بدونید مشکل کجاست، سر جاش باقی می مونه و حل نمی شه.
بله درسته. دونستن مشکل به حل اون خیلی کمک زیادی نمی کنه. شما به کمک متخصص می تونید ریشه اصلی اش رو پیدا کنید و اونو حل کنید.
در صورت تمایل می تونید برای روان درمانی فردی (حضوری یا تصویری) با شماره (09024984181) تماس بگیرید.
بنابراین نقاط اضطرابزا مهم هست. چون تو اون موقعیت هاست که خودت و آدم ها رو بهتر می تونی بشناسی. آدمها در بار روانی و شرایط استرس زا خودشون رو نشون میدن و تعریفی که تو از آدمها داری در آن بار روانی درست شده. یعنی اگر شما به پدر یا مادرت فکر کنی یاد مهمانیهایی که رفتی نمیافتی یاد این میفتید که در فشارها چکار کردن و چه واکنشی نشون دادن. اینا در حافظه میمونه. وقتی همهچیز اوکی و عادی است، اصلاً در حافظه ما ثبت نمیشود. ولی وقتی بار عاطفی داشته، هر واکنشی نشان داده ثبت شده. خوب بوده خوب ثبتشده، بد بود بد ثبت شده. بنابراین پیک، مهم است. در آن پیک است که شما تنفر از دیگران را در ذهنت ثبت میکنی.
(بخشی از متن برگرفته از دوره دکتر علیرضا طهماسب است)