ساده ترین تعریف روان درمانی، ایجاد تغییرات رفتاری و شخصیتی سازنده در مراجع است. رواندرمانی مشتمل بر یادگیری زدایی، یادگیری و باز یادگیری است. یعنی مراجعین در طی فرایند روان درمانی، روش های زدودن الگوهای ناسازگار را می اموزند، آنگاه مکانیسم های سازگاری جدید و کارآمدتر را یاد می گیرند و سپس این الگوهای جدید رفتاری را از طریق تکرار تقویت می کنند. هدف های روان درمانی عبارت است از تسکین پریشانی های هیجانی مراجعین، کمک به آنان در یافتن راه حل برای مشکلات زندگی، یاری به آنها در تعدیل ویژگی های شخصیتی و الگوهای رفتاری.همجنین می توان اهداف روان درمانی را شامل ارتقای سازگاری شخص در قلمروهای درون فردی، بین فردی، کاهش رفتارهای ناسازگارانه و شکایت های روان تنی دانست.
می توان اهداف روان درمانی را در شش طبقه ; آرام سازی بحران، تغییر الگوی رفتاری منفی طولانی مدت، نگهداری تغییر، تثبیت و جلوگیری از بازگشت، خودکاوی و ایجاد راهبردهای رویارویی با مشکلات آینده معرفی کرد.در عمل اولین وظیفه درمانگر، فراهم آوردن زمینه ای امن و قابل اعتماد است که در آن زمینه مراجع یا مددجو بتواند رشد کند. درست همانگونه که اگر کودکی اینقدر خوشبخت باشد که در خانه با ثبات زندگی کند و در آن از او مراقبت دایم شود، می تواند به بهترین وجه زندگی کند و به سوی بلوغ رشد کند. وظیفه دوم درمانگر شناخت کافی و صمیمانه از مراجع است تا بتواند علایم و شخصیت او را بفهمد این امر مستلزم داشتن تصویری روشن از چگونگی رشد مراجع از اوایل کودکی به بعد است. سومین وظیفه درمانگر، فراهم ساختن فرصتی برای بهبود روابط بین فردی مددجو است.لازم به یادآوری است که در روان درمانی برخی متغیرهای درمانی وجود دارند که بیشتر از نظریه و فن می توانند بر بازده درمانی آن تاثیرگذار باشند.این متغیرها عبارتند از: ۱. آمادگی مراجع برای تغییر ۲. ماهیت و توانمندی شبکه اجتماعی مراجع. ۳. شدت، تداوم، پیچیدگی علایم، انگیزش فردی برای تغیرو سازوکارهای دفاعی ۴. اتحاد درمانی بین مراجع و درمانگر ۵. تعداد جلسات ۶. پشتکار و عمق تجارب عاطفی
نظرات شما
نظرتون در مورد پست اصول روان درمانی چی هست ؟