من قبلا بیمار شما بودم و الان خواهرانم هم بیمار شما هستند من بسیار در ظاهر آرام با اخلاق خوب و صبور هستم ولی همه چیز را به درون خود می ریزم در واقع لب خندون و دل گریون هستم خواب و غذایم خوب است ولی جدیدا مثل خواهر هایم دندان هایم به هم فشرده است و احساس می کنم وزن زبانم زیاد شده و ناراحت است بسیار از درون غمگینم مخصوصا چون دخترم هم کنکور دارد که در سوال قبلی برایتان مطرح کردم خیلی تحت فشارم تحمل این شرایط برایم درد ناک است در ضمن شدیدا پای بی قرار دارم و شب های باید مسکن بخورم وگرنه نمی توانم پایم را چکار کنم شب های یک عدد کلرودیاز پوکساید 5 می خورم و سیتالوپران 40 و صبح ها هم یک عدد سیتالوپرام 40 می خورم و برای طپش شدید قلبم هم دکتر قلب برایم دارو داده که می خورم این داروها برایم کافی بود و راضی بودم ولی جدیدا به دلیلی شرایط سخت عصبی تر شدم لطفا مرا راهنمایی بفرمایید متشکرم