زندگی انسانها با مسائل وجودی یا همان اگزیستانسیال گره خورده است. این مسائل شامل پرسشهایی درباره معنای زندگی، هویت فردی، مرگ، آزادی، تنهایی و انتخابهای اخلاقی است که هر فرد در طول زندگی با آنها مواجه میشود. در فلسفه اگزیستانسیالیسم، این باور وجود دارد که انسانها باید با این مسائل به شکلی اصیل روبرو شوند و خودشان معنای زندگیشان را تعیین کنند.
در این میان، روابط زناشویی یکی از اصلیترین حوزههایی است که این پرسشهای وجودی در آن به شدت خود را نشان میدهند. انتخاب شریک زندگی، وفاداری به او، و مواجهه با مشکلات و چالشهای زندگی مشترک، همگی از جنبههای مهم زندگی اگزیستانسیال انسان هستند. خیانت زناشویی بهعنوان نقض یکی از مهمترین پیمانهای انسانی، اغلب ناشی از بحرانهای وجودی و احساسات پیچیدهای است که فرد در مواجهه با آنها قرار میگیرد.
مقالهای که در دست داریم، به بررسی پدیدارشناسی خیانت زناشویی میپردازد و با رویکردی علمی و تفسیری، به تحلیل تجربیات، دلایل و پیامدهای این پدیده از دیدگاه اگزیستانسیال میپردازد. این پژوهش بر این نکته تأکید دارد که خیانت زناشویی نه فقط یک اقدام عملی، بلکه بهعنوان یک تجربه عمیقاً وجودی قابل بررسی است. در ادامه، به تحلیل این موضوع خواهیم پرداخت و خواهیم دید که چگونه مسائل وجودی میتوانند زمینهساز خیانت زناشویی شوند