صدای آهستهٔ وسواس در سال‌های پیری

 اولین چیزی که در ذهنم صدا کرد، سکوت بود؛
سکوتی که سال‌ها همراه آدم‌هایی بوده که شاید هیچ‌کس حتی نامش را نمی‌داند.
سالمندانی که در گوشهٔ خانه‌هایشان، یا در پشت درهای بستهٔ کلینیک‌ها،
با ذهنی زندگی می‌کنند که از آنِ خودشان نیست؛
ذهنی که گاهی با صدای بلند سرزنش می‌کند،
گاهی آرام نجوا می‌کند: «مطمئنی؟ دوباره چک کن… شاید اشتباه کردی.»

این مقاله یک آینه است .
آینه‌ای که نه تنها چهرهٔ وسواس را نشان می‌داد، بلکه چهرهٔ انسان را،
با ضعف‌ها، تردیدها، دلواپسی‌ها و رنج‌هایش.

 

11 آذر 1404 - 19:14
بازدید ها: 3
دسته بندی : وسواس

گاهی فکر می‌کنم زندگی من از دو لایه ساخته شده است:
یک لایه‌ی سطحی که دیگران می‌بینند—ظاهر آرام، کنترل‌شده و محتاطم—
و یک لایه‌ی عمیق‌تر که کمتر کسی از آن خبر دارد: جایی که خشم مثل یک موجود زنده، کمین کرده و منتظر لحظه‌ای برای بیدار شدن است.

سال‌ها طول کشید تا بفهمم این خشم، صرفا واکنش به یک رفتار آزاردهنده یا یک بی‌عدالتی نیست؛
بلکه بخشی از تجربه‌ی وسواس اجباری من است.
وسواسی که مثل یک سایه، همیشه چند قدم عقب‌تر از من حرکت می‌کند و در لحظات خاص خودش را نشان می‌دهد.

3 آذر 1404 - 21:23
بازدید ها: 12

وقتی یکی از اعضای خانواده از جهان می‌رود، چیزی بیش از یک فرد کم می‌شود؛ گویی معماری درونی خانه فرو می‌ریزد. ما در خانواده فقط کنار هم زندگی نمی‌کنیم؛ در یکدیگر لانه می‌کنیم. مرگ یک عزیز، تنها پایان زیست او نیست؛ بلکه آغاز نوعی بی‌خانمانی درونی در تک‌تک اعضای خانواده است.

آنچه در این لحظات فهمیدم، این بود که سوگ همیشه فردی به‌نظر می‌رسد اما هرگز تنها فردی نیست. مثل سنگی که در آب می‌افتد، موج‌هایش در همه‌ی ظرف پخش می‌شود. هرکس واکنش خاص خودش را دارد: یکی گریه می‌کند، دیگری سکوت می‌کند، سومی خودش را وقف کار یا خدمت به بقیه می‌کند.  خانواده واحدی است که هر عضو آن نقش متفاوتی در سوگ ایفا می‌کند، اما هیچ‌کس از اثر فقدان مصون نیست.

1 آذر 1404 - 21:25
بازدید ها: 10

ماندن در سوگ؛ روایت من و دیگران

مرگ عزیز، چیزی نیست که آدم به سادگی کنار بگذارد. وقتی می‌گویند «زمان همه چیز را حل می‌کند» گاهی در دل می‌گویم: اما برای من که نکرد... شش ماه، یک سال، دو سال گذشت، اما غم هنوز همان‌جا بود؛ انگار خانه‌ای که سقفش فرو ریخته باشد و هیچ‌کس سراغ بازسازی‌اش نیاید.

در روزهای اول، فکر می‌کردم این غم طبیعی است، باید صبور باشم و خودش می‌گذرد. اما بعد فهمیدم «ماندن در سوگ» فقط یک عبارت نیست، تجربه‌ای است که می‌تواند آدم را از درون تهی کند. با آدم‌هایی مثل خودم حرف زدم؛ هرکدام داستانی داشتند اما یک نخ نامرئی همه را به هم وصل می‌کرد: سوگ نابهنجار، سوگی که نمی‌رود.

23 مرداد 1404 - 20:18
بازدید ها: 34

همه‌ی ما گاهی می‌ترسیم. اما بعضی از ترس‌ها آن‌قدر پررنگ، تکراری و غیرقابل کنترل‌اند که زندگی روزمره‌ را مختل می‌کنند.
اگر احساس می‌کنی ترس‌هایت نه فقط مقطعی، بلکه دائمی، ذهن‌گیر و خسته‌کننده شده‌اند، شاید با نوع خاصی از اختلال وسواس فکری روبه‌رو باشی: فوبیاهای وسواسی.

26 اردیبهشت 1404 - 15:43
بازدید ها: 44

بعضی آدم‌ها همیشه احساس می‌کنند چیزی را اشتباه انجام داده‌اند—حتی اگر هیچ‌کس چیزی نگفته باشد. گاهی این حس آن‌قدر قوی است که تبدیل می‌شود به یک سایه‌ی دائمی در زندگی‌شان.
اگر شما یا یکی از نزدیکانتان وسواس فکری-عملی (OCD) دارید، احتمالا با احساس گناه دائم، شدید و گاهی بی‌دلیل آشنا هستید. این مقاله، نگاهی روان‌شناسانه و پدیدارشناسانه به این نوع خاص از گناه دارد که به آن گناه اگزیستانسیال (وجودی) می‌گوییم.

25 اردیبهشت 1404 - 19:4
بازدید ها: 40

وقتی از «وسواس» حرف می‌زنیم، بیشتر افراد به افکاری تکرارشونده درباره تمیزی یا چک کردن فکر می‌کنند. اما وسواس، چهره‌های پنهان‌تری هم دارد. یکی از آن‌ها، وسواس در حفظ و انباشت منابع، خودداری از خرج کردن، و ترس از ارائه‌ی خود به جهان است.بعضی از افراد با این‌که توان مالی کافی دارند، از خرج کردن حتی برای نیازهای مهمی مثل سلامت روان خودداری می‌کنند. ممکن است ساعت‌ها در مورد یک خرید ساده دودوتا چهارتا کنند، یا با وجود رنج عمیق درونی، نتوانند خود را راضی کنند تا برای درمان روان‌شناختی هزینه کنند. این رفتارها می‌تواند نشانه‌هایی از نوع خاصی از وسواس باشد: وسواس در خرج کردن، انباشت و ناتوانی در ارائه‌ی خود.

23 اردیبهشت 1404 - 16:41
بازدید ها: 41

چرا برخی افراد نمی‌توانند از کنار هیچ چیزی بی‌تفاوت بگذرند؟

مقدمه

آیا تا به حال با کسی روبه‌رو شده‌اید که برای انجام یک کار ساده، آن‌قدر درگیر جزئیات شده که اصل موضوع را فراموش کرده باشد؟ یا شاید خودتان بارها تجربه کرده‌اید که برای نوشتن یک پیام، ساعت‌ها وقت صرف کرده‌اید تا همه چیز «دقیق و بی‌نقص» باشد. این پدیده چیزی فراتر از دقت معمولی است؛ جزئی‌نگری وسواسی، رفتاری است که هم در روان‌شناسی و هم در پدیدارشناسی (شاخه‌ای از فلسفه که به تجربه‌ی زیسته می‌پردازد) مورد توجه قرار گرفته است.

21 اردیبهشت 1404 - 13:48
بازدید ها: 38