شاید وقتی اسم هیپنوتیزم می‌آید، صحنه‌ای از فیلمی را به خاطر بیاورید که فردی با یک آونگ در دست، دیگری را کاملاً تحت کنترل خودش درمی‌آورد... اما واقعیت با این تصویر فرق دارد!

🌀 هیپنوتیزم یک حالت طبیعی ذهن است؛ شبیه حالتی که درست قبل از خواب یا هنگام غرق شدن در یک کتاب یا موسیقی تجربه‌اش می‌کنیم. در این حالت، ذهن هوشیار کمی به عقب می‌رود و ذهن ناهوشیار بیشتر فعال می‌شود.

🧠 در حالت هیپنوز، فرد پذیرش بیشتری نسبت به پیشنهادات درمانگر دارد. یعنی می‌توان از هیپنوتیزم برای کاهش استرس، ترک عادت‌های ناسالم، تقویت تمرکز، بهبود خواب، کاهش درد و حتی افزایش اعتماد به نفس استفاده کرد.

❗️اما برخلاف تصور رایج، هیپنوتیزم کنترل ذهن دیگران نیست! فرد در تمام مدت آگاه است و هیچ کاری برخلاف میلش انجام نمی‌دهد.

💢 اگر توسط فرد آموزش‌دیده و متخصص انجام شود، هیپنوتیزم می‌تواند یک ابزار مؤثر و علمی در روان‌درمانی باشد.

 💎ذهن ما قدرتمندتر از چیزی است که فکر می‌کنیم...

**فردی که به بلوغ عاطفی و پختگی هیجانی رسیده هیچوقت نمی گوید:

🔷من هر وقت عصبانی میشوم داد میزنم و توهین میکنم، دست خودم نیست.

🔷هیچوقت نمیگه من هر وقت ناراحت میشوم چند روزی نمیتوانم صحبت کنم و بی محلی میکنم چون دست خودم نیست.

🔷هیچوقت نمیگه رفتار من کاملا به رفتار دیگران بستگی دارد، خوب باشن خوبم ،بد باشند بد میشم.

✅در واقع فردی که به پختگی هیجانی رسیده میگه:

🔷من هر وقت عصبانی میشوم چند ساعتی محیط رو ترک میکنم یا یک لیوان آب میخورم بعد صحبت میکنم.

🔷من هر وقت ناراحتم، سخته برام که صحبت کنم اما همه همه تلاشم رو میکنم که منظورم رو برسونم.

🔷من برای رفتارهام اصول و ارزش ثابت دارم که اگه کسی اونهارو زیر پا بذاره حاضر نیستم در رابطه ای که بهم احترام گذاشته نمیشود بمانم.

*🔷*کسی که به بلوغ عاطفی رسیده، نه اینکه عصبی و مضطرب و ناراحت نمیشود، بلکه باتوجه به خصوصیات خودش یادگرفته چطور هیجاناتش رو مدیریت کند و به روش درست ابرازشون کند.

۱. ارتباط با فردی که خط قرمزهای شما را رد می کند.

۲.بدون حل کردن اساسی مشکلات ،به رابطه ای که قبلا به شما آسیب زده برگردید.

۳.از بقیه بیش از اندازه ی توانایی شان توقع داشته باشید.

۴.وقتی که  نیاز به حمایت دیگران دارید ولی نمی گویید و بیان نمی کنید.

۵. فقط برای اینکه بحثی پیش نیاید حرفی را قبول کنید (درباره ی افراد مهم زندگی تان)

۶.موافقت با چیزهایی که نمی خواهید و می دانید که به ضررتان هست.

۷.بهترین راه را می دانید اما عمدا انتخاب غلطی را داشته باشید و می گویید می دونم این خوب نیست، ولی ...

۱.چه چبزی شریک عاطفی ات را خوشحال یا ناراحت می کند؟

۲.چه مسایلی خط قرمز شریک عاطفی ات هست و انجامشان برای او  غیر قابل قبول هست و ممکنه باعث جدایی بشود؟

۳.اهداف شریک عاطفی ات برای ۱ تا ۵ سال آینده  چیست؟

۴.در هنگام اضطراب یا ناراحتی اش چه کارهایی توسط شما حالش را بهتر خواهد کرد؟

۵.زبان عشق شریک عاطفی ات چیست؟

۶.بابت چه اتفاقات و چه کارهایی شریک عاطفی ات به خودش افتخار می کند؟

۷.شیوه مورد علاقه تفریح شریک عاطفی ات چیه چیزی هست؟

۸. بهترین و سخت ترین اتفاق زندگی شریک عاطفی ات چیست؟

+اعتیاد

این فرد مناسب ازدواج نیست و قرار نیست تو درمانگر باشی یا حالش را خوب کنی.

+بی مسَولیتی و بی ملاحظگی 

کسی که مسعولیت زندگی اش را به عهده نمیگیرد و هنوز در عالم بچگی زندگی می کند.

+داشتن خانواده آزارگر

کسی که خانواده آزارگر عاطفی،فیزیکی دارد و نمی تواند مقابل آزار خانواده اش از شما مراقبت کند.

+ماندن در رابطه قبلی 

کسی که هنوز وضع روانی و عاطفی اش از رابطه قبلی بهبود پیدا نکرده یا درگیر مقایسه با رابطه قبلی هست.

+کنترل گری زیاد 

کسی که سعی می کند باورها و تصمیمات شما را کنترل کند و بیشتر نگران چیزی هست که می خواهد تا چیزی که برای شما مهم هست.

++برای حل تعارضات  در رابطه عاطفی نیاز به مهارت  های زیر  داریم:

-گوش دادن فعال 

.بجای اینکه روی پاسخ دادن تمرکز کنید ،منظور و احساس طرف مقابل را درک کنید.

.تماس چشمی داشته باشید.زبان بدنتان پذیرا و باز باشد نه اینکه حالت تدافعی بگیرید.

.جمله های طرف مقابلتان را خلاصه کنید تا متوجه بشود که شما درکش کردید.

- از ؛من؛ بجای ؛تو؛ استفاده کنید

.بجای سرزنش کردن  بگویید ؛من احساس ناراحتی می کنم وقتی که ....؛

.وقتی از این روش استفاده کنید فضا را آرامتر می کند و طرف مقابل احساس سرزنش شدن نمی کند.

-سعی کنید آرام باشید

اگر بحثتان بالا گرفت ،کمی فاصله بگیرید  و بعد از آرام شدن ادامه دهید.

. نفس عمیق بکشید یا  به پیاده روی کوتاه بروید.

- تمرکزتان را روی حل مشکل بگدارید نه روی برنده شدن

.از خودتان بپرسید ؛چطور می توانیم این مشکل را با هم حل کنیم؟؛

- نیازهای عمیق یکدیگر را درک کنید 

.گاهی تعارض نشانه ی نیازهای عمیق تر ی مثل نیاز به  امنیت ،توجه یا محبت هست.

.به جای تمرکز روی جزییات اختلاف ،ببینید چه نیازی پشت این اختلاف وجود دارد.

- مرزهای سالم خودتان را تعیین کنید

توضیح دهید چه چیزی برای شما قابل قبول هست و چه چیزی نیست.

-مهارت مذاکره را یاد بگیرید

.بدنبال راه حل برد-برد بروید.

.اگر هر دو نفر کمی کوتاه بیایند راه حل هایی پیدا می شود که برای هر دو مناسب هست. 

-در صورت نیاز از مشاور کمک بگیرید

.زمانی که تعارضات، تکراری و شدید هستند ،بهتر هست که از یک مشاور کمک بگیرید.

.مشاوره دیدگاه بی طرفانه ای هست و می تواند مهارتهای ارتباطی شما را بهبود ببخشد.

-باید روی عزت نفس(احساس ارزشمندی) و شناختن ارزشهای شخصی خودتان کار کنید.

-جدا از رابطه ای که دارید بدنبال علایق و اهداف فردی خودتان باشید.

-مرز سالم در رابطه داشته باشید.

-در مورد احساسات و نیازهای خودتان با طرف مقابل صحبت کنید. 

++عشق سالم یعنی  تعادل داشتن بین باهم بودن و مستقل بودن

عشق همیشه سالم نیست و گاهی تبدیل به وابستگی ناسالم می شود.

++در عشق سالم :

-احساس آرامش ، احترام و حمایت در رابطه هست

-داشتن هویت مستقل در کنار شریک عاطفی 

-بین وابستگی و استقلال تعادل وجود دارد

-امکان رشد شخصی و دو طرفه در رابطه وجود دارد

++ تعریف وابستگی ناسالم :

-احساس نیاز شدید به طرف مقابل برای احساس ارزشمندی

-ترس از تنهایی و ناتوانی در تصمیم گیری بدون او 

-نادیده گرفتن نیازها و خواسته های خود برای حفظ رابطه 

-احساس اضطراب و ناامنی در نبود طرف مقابل