می خواهید استاد یک رابطه باشید؟
می خواهید عشق همسرتان را به خودتان بیشتر کنید؟!!!
بسیار خوب...
پس به این نکات که نتیجه چند دهه تحقیق جان گاتمن برای حفظ محبت خانواده و  جلوگیری از شکست رابطه‌ی عاشاقانه و ازدواج  است توجه کنید:

✔ خوب گوش کنید.
✔پذیرای حس های منفی همسرتان باشید.
✔محبت کنید تا محبت بدست آورید.
✔بیشترقدردانی کنید و کمتر سرزنش
✔مدام انتقاد نکنید.
✔از او تعریف کنید و جنبه های مثبت او را بولد کنید.
✔توهین و تحقیر نکنید.
✔نقشه عشق داشته باشید یعنی احساس مهم‌بودن را به همسرتان بدهید، از او در برنامه ریزی های زندگی نظرخواهی کنید.

✔ توجه او را به روش درستی به خودتان جلب کنید.
✔به لحظات عاطفی هم حساس و پاسخگو باشید. حال او را درک کنید.
✔شوخ طبع باشید البته بجا و به اندازه
✔برای او رّجّز نخوانید، و به خاطر کارهایی که برای او انجام دادید، منت نگذارید
✔رابطه جنسی و عاشقانه داشته باشید، همدیگر را ببوسید.
✔کارهای خلاقانه و جدید برای ماندگاری و درخشندگی رابطه تان انجام دهید.
✔اگر مشکلی در رابطه تان پیش آمد، از آن به عنوان یک فرصت برای بهینه کردن رابطه تان استفاده کنید.
به عبارتی قاعده این است اگر یک نخ پاره شود و مجدد گره بخورد دو سر نخ به هم نزدیک می شود. 

"چرا برخی ازدواج ها موفق اند و برخی دیگر شکست می خورند؟!"
📚جان گاتمن

21 تیر 1402 - 22:41
بازدید ها: 30

در ازدواج عشق به مادر را به همسر فرافکنی می کنیم ونیاز های دلبستگی را این بار در همسر می جوییم.
مادر زمانی موفق می شود کودک خود را دلبسته کند که در دسترس، نسبت به نیازهای کودک حساس و پاسخگو باشد وقتی کودک مادر را می طلبد، به حمایت او امیدوار باشد.
هر کاری برای ادامه دادن نیاز به امید است. همسران  باید به بودن هم، به حضور لحظه به لحظه هم، به حساس بودن نسبت به نیاز های هم و پاسخگو بودن اطمینان داشته باشند تا دلبستگی امن ایجاد کنند و به زندگی زوجی و رابطه شان امیدوار باشند.
نیازی نیست کارهای خیلی بزرگی برای هم انجام دهیم فقط کافی است کارهایی انجام دهیم که او در آن لحظه نیاز دارد ولو خیلی کوچک
بگذارید بداند که نیازش را درک کردیم و  پاسخگو بودیم

✍🏻دکترمرضیه محمدی پاشاکی

18 خرداد 1402 - 20:39
بازدید ها: 56

رابطه جنسی فقط جهت تولید مثل و بقای نسل نیست!
رابطه جنسی فقط نشانه عشق نیست!
رابطه جنسی شوری است برای دستیابی به رشد فردیت!

در رابطه زناشویی هرچیزی ممکن و مجاز است؛ زیرا همه‌چیز بیانگر تصاویر و نمادهای رشد فردیت است.
با این حال همیشه زوج های متاهلی وجود دارند که رابطه جنسی شان تحت تاثیر عادی بودن محدود می شود،
به جای این که هر کدام از آنها دیگری را تشویق کند تا پنهانی ترین و عجیب ترین خیالبافی هایش را با او در میان بگذارد، اجازه فاش شدن وجودش در برابر دیگری را نمی دهد.

ترس از غیرعادی بودن از طرف مقابل به فضای رابطه حاکم می شود و حتی ممکن است به خاطر چیزی که دیگری قبول ندارد از نظر اخلاقی محکوم شود
نتیجه این که زن و شوهر به ندرت می توانند یکدیگر  را  کاملاً ارضا کنند.
در نتیجه؛
- رشد فردیت از ازدواج حذف می شود.
- یا جای دیگری به کار گرفته می شود.
- یا این که یکی از زوجین به طور منفعلانه- هر چند به طور انتقادآمیر- با دیگری کنار می آید.
📍راههایی که زندگی زناشویی را دچار آسیب می کند.

پس بهتر است زوج ها؛در جریان ازدواج،  به علایق جنسی مشترک هم بپردازند  و در صورت امکان علایق متفاوت یکدیگر را بپذیرند.

📚تنها راه پایداری زندگی زناشویی
#آدولف_گوگنبال

18 خرداد 1402 - 20:33
بازدید ها: 50

چرا جذب افراد خاصی در زندگی می شویم؟

چرا قلاب دلمان به بعضی ها گیر می کند و به برخی دیگر خیر!

مثلا جذب آدم سخت گیر و کنترل گر می شویم و با این که در زندگی مشترک مدام ما را تحقیر می کند ولی باز با او ادامه می دهیم!

یا با این که زندگی در خانواده و با والدی معتاد را تجربه کرده ام، والدی که به حال خود نبوده تا به همسر و فرزندان خود توجه کند ولی باز  درگیر عشقی می شوم که او هم معتاد است!

یا این که برخلاف همه شرایط مناسبی که دارم و می توانم انتخابی را داشته باشم که خوشبخت شوم و هر چه دیگران به من گوشزد می کنند او مناسب تو نیست اما انگار با خود عهد کرده ام که خوشبخت نشوم!

آیا واقعا این سرنوشت آدمی است و او محکوم به آن؟

آیا آدمها طلسم می شوند؟

شاید ....!

شاید طلسم باورهای عمیق شان می شوند. و شاید طلسم داستان های ناتمام زندگی شان !

ما در زمان انتخاب به خانه بر می گردیم، به کودکی و می خواهیم  تجارب ناتمام آن دوره را کامل کنیم.

در کودکی تاب و توان خودابرازی در مقابل والد زورگو و سخت گیر را نداشتم ولی اکنون چرا!

من با انتخاب فرد سخت گیر، سعی در بازآفرینی تجارب گذشته دارم تا این بار  موفق شوم.

فرد درگیر اعتیاد را انتخاب می کنم تا با بازآفرینی نقش نماد پدر( همسر) تا شاید بتوانم پدر را  از فلاکت اعتیاد نجات دهم، کاری که در کودکی توان آن را نداشته ام.

ناخوداگاه بدبختی را انتخاب می کنم چون پدر ومادرم هیچ وقت خوشبخت نبودند و این حق من نیز نیست که خوشبخت شوم  و دهها داستان از این قبیل.....

آدمها تا زمانی که داستانهای گذشته را کامل نکنند، مدام به بازآفرینی آن ادامه می دهند  و

در مشاوره پیش از ازدواج، افراد به کمک مشاور به علل چنین انتخاب هایی بینش پیدا می کنند و از اینرو  می توانند دست به انتخاب های مناسب بزنند.

✍دکتر محمدی پاشاکی

10 خرداد 1402 - 16:9
بازدید ها: 65