سوگ پیچیده، سفری است که برخلاف سوگ طبیعی، راهی پر از موانع و بن‌بست‌ها دارد. وقتی فقدان آن‌چنان عمیق و ناگهانی باشد که ذهن و روح نتوانند آن را پردازش کنند، غم به حالتی پایدار و ناتمام تبدیل می‌شود. این نوع سوگ، به‌جای یک فرایند تطبیقی، می‌تواند فرد را در چرخه‌ای از اندوه مداوم، احساس گناه و ناتوانی گرفتار کند.

در سوگ پیچیده، افسردگی به شکلی شدیدتر و طولانی‌تر بروز می‌کند. فرد ممکن است برای ماه‌ها یا حتی سال‌ها در مرحله‌ای از سوگواری باقی بماند، بدون آنکه بتواند پذیرش و بازگشت به زندگی را تجربه کند. خاطرات فرد ازدست‌رفته نه‌تنها تسلی‌بخش نیستند، بلکه مانند زخم‌هایی باز، هر روز تازه می‌شوند. احساس گناه، افکاری مانند «اگر می‌توانستم کاری بکنم»، «اگر بیشتر مراقبش بودم»، یا «اگر آخرین حرفم متفاوت بود»، را به شکل وسواس‌گونه در ذهن تکرار می‌کند و فرد را درگیر پشیمانی‌هایی می‌کند که تغییری در گذشته ایجاد نمی‌کنند، اما حال او را از بین می‌برند.

 

12 اسفند 1403 - 10:27
بازدید ها: 9

زندگی در برابر سایه‌های تاریک: سه داستان از امید و معنویت

گاهی زندگی مرا به میان خطوط نوشته‌های دیگران می‌کشاند. تجربیات، چالش‌ها، و کشمکش‌های سه گروه از انسان‌ها در مواجهه با درد و اندوه، هم‌زمان داستان‌های آنها را به آینه‌ای برای تأمل درباره معنای زندگی و مفهوم امید بدل کرده است.  سه مقاله – درباره افسردگی در بهبودیافتگان سرطان، خدا و معنای زندگی در کودکان مبتلا به سرطان، و تأثیر فرهنگ بر تجربه زنان مبتلا به سرطان پستان – مرا به لایه‌هایی عمیق‌تر از روان و احساس بشر بردند.

1 دی 1403 - 13:56
بازدید ها: 20

لمس گسست، معنا و احساس در تجربه سرطان

زندگی انسانی همواره در نوسان میان سلامت و بیماری شکل می‌گیرد؛ تجربه‌ای که گاه ناگهانی، همچون سیلی‌ای از واقعیت، زیست‌جهان فرد را دگرگون می‌کند. سرطان، با تمام بار معنایی‌اش، تنها یک بیماری جسمی نیست؛ بلکه پدیده‌ای است که لایه‌های عمیق روانی، اجتماعی، و فرهنگی را در هم می‌ریزد. سه مقاله‌ای که به بررسی تجربه بیماران و بازماندگان سرطان پرداخته‌اند، مرا به سفری در میان روایت‌ها و احساسات متفاوت بردند، و هر کدام از زاویه‌ای به این پدیده پیچیده نگاه کردند.خلاصه ی مقالات را در ادامه با هم میخوانیم همچنین لینک مقالات را برای جستجوی بیشتر در انتها میگذارم .

19 آذر 1403 - 12:19
بازدید ها: 23

سوگ پیچیده به داغدیدگی همراه با علائم جدایی ، احساس ناراحتی ، حالت بحران و درماندگی در ماتم مربوط می شود ، ماتم ناهنجار به چندین شکل بروز می کند و عناوین متفاوتی به آن داده شده است، گاه ماتم بیمارگونه ، ماتم فیصله نیافته ، ماتم پیچیده ، ماتم مزمن ، ماتم تاخیریافته یا ماتم افراط آمیز خوانده می شود. اما هر نامی بگذاریم خواه سوگ پیچیده یا ماتم بیمارگونه شرح آن چنین است: شدت گرفتن ماتم تا حدی که شخص مقلوب شود، به رفتارهای ناسازگارانه توسل جوید ، یا بی انتها  در حالت ماتم بماند بی آنکه روند سوگواریش رو به پایان داشته باشد... اینگونه ماتم در برگیرنده روندهایی است که پیوسته به سوی همگون شدن یا انطباق حرکت نمی کند اما در عوض به تکرارهای قالبی یا گسستگی های ممتد در التیام می انجامد فرد سوگوار بر این عقیده باقی می ماند که متوفی،زنده است.فروید در "سوگواری و مالیخولیا "(1915)در این مورد اظهار نظر می کند و می گوید که نیرو گزاری زیاد خاطرات وجود دارد.در حالت هنجار ،نهاد برای کنار گذاشتن شئ از دست رفته از طریق فرایند نیرو گذاری روانی مرحله به مرحله از فرایندهای درون فکنی و همذات پنداری استفاده می کند .اما در طولانی شدن سوگواری،فرایند سوگواری مختل است ،درونی سازی شئ از دست رفته وجود دارد ،نهاد شئ را نگه می دارد ،و فقدان آن را انکار می کند ،و از رویا رویی با واقعیت خودداری می کند.

تاخیر و نپذیرفتن سوگ،گاه ممکن است سالهای زیادی طول بکشد . بعضی بیماران در داغدیدگی حاد به دنبال مرگ تازه ،ممکن است درگیر سوگ فردی که سالها قبل مرده است باشند . احساس گناه همراه با نیاز واضح برای تنبیه شدن،نشانه های جسمی معمولا متعلق به ناخوشی آخر متوفی،بی خوابی،انکار احساسات و پیدایش خشکی و بی روحی ،تغییر روابط با دوستان و افزایش خوشرویی و تحریک پذیری از علائم سوگ پیچیده است برای :تشخیص سوگ پیچیده کلا دو راه وجود دارد 

9 مرداد 1403 - 23:14
بازدید ها: 47