آقای دکتر بهزاد تریوه متخصص روان درمانی و روانشناس بالینی در شهر تهران با کد نظام پزشکی 0 هستند که آدرس مطب دکتر بهزاد تریوه در سعادت آباد، بلوار دریا، مطهری شمالی، انتهای کوچه گل آذین، پ 30 واحد 9   واقع شده است.

آدرس و تلفن دکتر بهزاد تریوه

021-66198841 - 09196868832
تهران
سعادت آباد، بلوار دریا، مطهری شمالی، انتهای کوچه گل آذین، پ 30
واحد 9
 
نمایش آدرس بر روی نقشه
مسیریابی مسیریابی با گوگل مسیریابی مسیریابی با Waze
پزشکان پیشنهادی

بیوگرافی و راهنمای نوبت‌گیری دکتر بهزاد تریوه

آقای دکتر بهزاد تریوه از پزشکان متخصص روان درمانی و روانشناس بالینی در شهر تهران هستند که آدرس مطب دکتر بهزاد تریوه در سعادت آباد واقع شده است. جهت دریافت نوبت آنلاین می‌توانید از دکتریاب استفاده کنید و یا جهت تماس با مطب دکتر بهزاد تریوه از شماره(های) 021-66198841 - 09196868832 استفاده بفرمایید. سعی شده بیوگرافی مختصری از جمله مشخصات و آدرس اینستاگرام دکتر بهزاد تریوه، آدرس وب سایت و ساعات کاری ایشان را در اختیار شما قرار دهیم.

درصورتیکه دکتر بهزاد تریوه نوبت دهی آنلاین را فعال کرده باشند شما می توانید به صورت اینترنتی از ایشان نوبت دریافت کنید و همچنین در صورت فعال بودن مشاوره تلفنی به راحتی در منزل و از طریق تلفن می‌توانید با دکتر بهزاد تریوه صحبت کنید و مشاوره پزشکی دریافت کنید.

شما همچنین می‌توانید در دکتریاب نظرات در مورد دکتر بهزاد تریوه را مشاهده و مطالعه کنید و همچنین با سایر پزشکان متخصص رشته روان درمانی و روانشناس بالینی تهران آشنا شوید.

آیا اطلاعات اشتباه یا قدیمی است! اینجا کلیک کنید

  • در صورت مطلع بودن از آدرس و شماره جدید آن را در کادر زیر وارد نمایید و در غیر این صورت تنها ارسال را بفشارید.
  • لطفا از ارسال اطلاعات کذب جدا خودداری کنید
  • old_captcha
  • ارسال

⚠️اطلاعات درج شده در این صفحه صرفا بازنشر شده از سایت نظام پزشکی و یا جمع آوری شده از اینترنت است و دکتریاب تایید کننده صحت آن نیست و لذا بهتر است کاربر قبل از مراجعه تحقیقات بیشتری جهت اطمینان انجام دهد. قوانین و تذکرات

نظرات و تجربیات در مورد دکتر بهزاد تریوه

نظرات در مورد دکتر بهزاد تریوه
86دیدگاه
پیام های جدید پیام های قدیمی
  1. 0937 xxx 11
    1 مرداد 1403 - 21:59

    پیشنهاد می‌کنم

    واقعا عالین

  2. 0912 xxx 37
    10 خرداد 1403 - 16:43

    پیشنهاد می‌کنم

    علت مراجعه : ازدواج

  3. 0912 xxx 80
    3 آبان 1402 - 16:13

    علت مراجعه : افسردگی

  4. 0936 xxx 01
    27 شهريور 1402 - 13:29

    علت مراجعه : خانوادگی
    عالی

  5. 0902 xxx 69
    18 ارديبهشت 1402 - 14:58

    پیشنهاد می‌کنم

    علت مراجعه : درمان اختلال مرزی
    بهترین دکتری که تو زندگیم دیدم چندساله میرم پیش خودشون

  6. 0933 xxx 60
    24 فروردين 1402 - 12:29

    سلام آقای دکتر
    من نوجوان 14 ساله ای دارم که به تازگی متوجه شدم که وارد بازی کی رول شده و چتهای نامناسبی تو گوشیش دیدم شما در این رابطه میتوانید کمکی به بنده داشته باشید؟

  7. 0912 xxx 36
    20 فروردين 1402 - 14:38

    پیشنهاد می‌کنم

    بهترینه

  8. 0917 xxx 69
    13 دي 1401 - 13:51

    پیشنهاد می‌کنم

    علت مراجعه : افسردگی
    عالی بودن

  9. 0902 xxx 23
    6 مهر 1401 - 18:47
  10. 0912 xxx 16
    16 ارديبهشت 1401 - 15:29

    پیشنهاد می‌کنم

    تنها دکتری بکد که مشکل من رو درست تشخیص دادن و یه روانپزشک خیلی حاذق به من‌معرفی کردن، واقعا راضی بودم.

  11. 0914 xxx 42
    15 ارديبهشت 1401 - 0:43

    سلام آقای دکتر عزیز من با وجود اینکه شما رو ندیدم ولی حس خوبی به شما دارم انشاالله در سایه خداوند همیشه موفق باشید من هم دانشجوی روانشناسی هستم

  12. 0936 xxx 95
    18 دي 1400 - 14:43

    پیشنهاد می‌کنم

    سلام ایشان در تایم جلسه خیلی سریع و با ذکاوت متوجه موارد مختلف شده و مستقیما راه حل های کاربردی ارایه می دهند. خیلی راضی بودم و هستم.

  13. 0912 xxx 13
    3 آذر 1400 - 15:13

    پیشنهاد می‌کنم

    تشخیص و روششون عالیه

  14. 0936 xxx 51
    13 آبان 1400 - 13:48

    پیشنهاد می‌کنم

  15. 0912 xxx 95
    9 آبان 1400 - 18:46
  16. 0937 xxx 09
    20 ارديبهشت 1399 - 5:49

    سلام آقای دکتر.من با همسرم مشکلات خیلی زیادی داریم.میخوام بدونم شما همونطور که برای ازدواج همه چیز رو برسی میکنید و آخرش پیشنهاد رو بهشون میدید که ازدواج کنید یاازدواج نکنید.در مورد طلاق هم همینطوره؟ یعنی شما بعداز بررسی تمام مسائل زن و شوهر اگه شما با علم و حس کنید به این نتیجه برسیدکه ادامه ی زندگیشون به درد نمیخوره مستقیما میگید که تصمیمِ بهتر براشون طلاقه یا خیر؟

  17. 8 آذر 1398 - 16:2

    پیشنهاد می‌کنم

    عالییییی.... عشقه دکتر

  18. 15 خرداد 1398 - 17:43

    سلام آقای دکتر
    وقتتون بخیر

    آقای دکتر بنظر شما اختلال وسواسی مجبور، کمی پارانوئید و کمی خودشیفتگی در مردی حدود 40 ساله چقدر احتمال درمان دارد؟
    تاثیر ژنتیکی روی فرزند چه مقدار است؟

    با تشکر

  19. 18 فروردين 1398 - 16:37

    سلام جناب دکتر
    من وهمسرم زندگی های پیش از ازدواج سختی رو پشت سر گذاشتیم
    از خودم مطمئن هستم که به یاد آمدن خاطرات تلخ قبل از ازدواجم الان خودشون رو دارن نشون میدن.
    از رفتارهای همسرم هم چون از قدیم میشناختمش، میدونم که مشابه این مشکل رو ایشون هم دارند و این موضوع داره روی زندگی ما اثر خیلی بدی میگذاره و ما رو روز به روز از هم دورتر میکنه.
    علاوه بر این، ما مشکلات بسیار ساده اما زیادی رو در زندگیمون تجربه می کنیم.
    خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید که چه نوع مشاوری میتونه بهتر مارو کمک کنه. منظورم شاخه تخصصی ایشون هست. مثل بالینی، خانواده، سکس تراپی، زوج درمانی و ...
    ممنون میشم راهنمایی فرمایید.
    با سپاس

  20. 26 اسفند 1397 - 13:43

    سلام،آقای دکتر نامزد من دچار مشکلات زیادی از لحاظ روانی هست که قبلا اون مشکلهارو نداشته انواع فوبیاها،فوبیای اجتماعی و ترس از جای بسته در حالی ک هنرمنده و هنرش نیاز به دیده شدن داره ولی از درون مشکلات زیادی داره که نمیتونه اونهارو بروز بده اینها بشدت افسرده و منزویش کرده اینکه کارایی که از درون دوست داره رو نمیتونه انجام بده همیشه بشدت دلتنگ خودش در گذشتست و دوست داره تغییر کنه،قبلا به روانپزشک مراجعه کرده و جواب نگرفته برای همین جبهه گرفته در مقابل روانپزشک و روانشناس ولی میدونم که شدیدا نیاز به کمک حرفه ای داره،لطفا بگید چطور باید کمک بشه بهشون؟آیا برای شما مقدور هست در کوتاهترین زمان ممکن بهمون وقت بدید؟چون شنیدم وقتتون خیلی پره

  21. 1 اسفند 1397 - 9:17

    آقای دکتر من وقت اورژانسی میخام ازتون زندگیم داره از0هم میپاشه خواهشا تا قبل عید بهم وقت بدید

  22. 23 دي 1397 - 19:1

    سلام خسته نباشید...من یکم افسردگی دارم و این تاثیر گزاشته روی ارتباط برقرار کردنم...نمیتونم اونجوری که میخوام ارتباط برقرار کنم و گاها خیلی حرکات بچگانه ایی نشون میدم

  23. 19 شهريور 1397 - 11:8

    سلام شما در بیمارستان میلاد پذیرش ندارید ؟ از لحاظ روحی هم مشکلاتی دارم ولی پول دکتر روانشناس رو هم ندارم 😔😔😔

    دوست21 اسفند 1397 - 18:10
    سلام دوست عزیز منم دنبال یه روانشناس خوب میگردم البته چند تایی پیدا کردم ولی متاسفانه هزینه هاشون بالاست خیلی بد هستش بیمار باشی پول هم نداشته باشی .... لعنت
  24. 27 خرداد 1397 - 12:55

    سلام من مدت 1 سال که مادرم رو از دست دادم از بعد این قضیه حال خوبی ندارم از طرفی با خواهرانم دیگه مثل سابق نیستیم و همینطور مشکلات زیادی که با نامزدم دارم حال بد من و تشدید میکنه.خیلی به کمکتون احتیاج دارم.

  25. 27 خرداد 1397 - 11:26

    سلام جناب دکترتریوه عزیزمن وهمسرم اخیرا یکباربه طب حضرتعالی آمدیم منتهی موفق به دریافت نوبت نشدیم من وهمسرم چند وقت پیش به دیدن سالمندان ودلجویی آنها به کهریزک رفتیم با همه عیادت کردیم اما خانمم چند وقته که بشدت بفکر یکی ازمددجویان خانم شده که پارکینسون شدیدو نابینایی ومشکل بلع دارد وهمیشه در ذهن ویادش بفکر اون بنده خداست،بطوریکه حتی موقع گردش وخوردن هرغذا ونوشیدنی بفکرشه، میگه اون الان چی میخوره گناه داره؟خیلی دل رحمه حتی عید فطرهم بردمش کهریزک بهش آب میوه داد والحمداله کمی آروم شد خواستم ببینم آیا صحیحه بازم بریم؟؟!! یا ازاون فضا دورش کتم بهتره یکجوری وابسته اش شده که نگرانشم هر دستوری بفرمایید من برای کمک کردنش جونمم میدم و پایه ام ممنونم.

  26. 6 بهمن 1396 - 2:21

    سلام اقای دکتر
    من چن هفتس استرس اضطراب شدیییید رم همش بهم الهام میشه مرگم نزدیکه خیلی زجر میکشم ازاین حالم خیلی دل مردم 19سالمه هیچی دل خوشی ندارم خیییلیییی حالم بده نمیدونم چیکار کنم دوستام گفتن برو روانشناس حالت خوب میشه ولی من هزینه ی این کارو ندارم خانوادم قشر ضعیفه اقای دکتر بگید چیکار کنم 14سالگیمم حالم بد بود که انگار فک میکردم دنیا میخواد نابود بشه به اسمون نگاه میکردم میترسیدم دلم نمیخواد اینطوری باشم چیکار کنم خواهش میکنم جواب بدین دوس ندارم این حالمو دلم میخواد شبا راحت بخوابم بدون ترسو اضطراب همین شما بگین بدون اینکه هزینه ب درمان ندارم چیکار کنم خوب شم ممنون میشم جواب بدین اولین دکتری هستین که حرفمو بهتون گفتم ...

  27. 1 دي 1396 - 19:54

    باعرض سلام وخسته نباشید خدمت آقای دکتر.سوال من اینه آیا میشه مغز را برنامه ریزی برای جذب درآمده بیشتروثروتمندشدن کردوباورهای منفی در موردپول که از بچگی در خانواده شکل گرفته را تغییرداد چون چندساله قبل با انرژی خیلی بالا شروع کردم به کارباعشق وقتی با ورشکستگی روبرو شدم انگیزه چند ساله پیش روندارم ایا باهیپنوتیزم میشه باورهای منفی رابرای ازبین برد ومغز روپروگرم برای حرکت ازنو با انرژی وجذب هرچه بیشتر ثروت کرد ممنون میشم جوابمو بدین.با تشکر

  28. 12 آذر 1396 - 22:51

    عرض سلام و خسته نباشید
    آقای دکتر من همیشه فرد مضطربی بودم و اضطراب و افسردگی جسم من رو هم درگیر کرده در حال حاضر هم بیرون از خانه که میرم دچار حملات پنیک میشم و به خاطر عوارض جانبی داروها اصلا دلم نمیخواد مصرفشون کنم خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید من رو که چه روشی برای درمان من مناسب تر هست

  29. 5 آذر 1396 - 9:47

    سلام من برای دوشنبه هفته پیش نوبت داشتم، که بدون اطلاع من کنسل شد، تماس گرفتم و با منشی صحبت کردم گفتن ما تماس گرفتیم ولی کسی جواب نداد که البته همچین کاری نکردن و من تماسی نداشتم،در هر صورت گفتن 4شنبه یا 5 شنبه تماس میگیرن و نوبت میدن که بازهم این کارو نکردن و من دوباره 5 شنبه عصر تماس گرفتم ، باز هم خانم منشی گفتن تا شنبه تماس میگیرن و نوبت میدن که باز هم تماس نگرفتن.
    مشکلی داشتم برای همین پیگیری کردم، من از خیرش گذشتم.
    ولی پیشنهاد میکنم کسی رو سرکار نذارید ، مخصوصا این که حداقل توقع از یک مرکز روانشناسی رعایت کردن اصول اولیه اخلاقی و ارزش گذاشتن برای وقت بقیه است.
    ایشالا خدا مشکل من و همه رو حل کنه.

  30. 29 آبان 1396 - 12:56

    سلام آقای دکتر.


    من اینترنتی یک نوبت از مطب شما گرفتم. 3 ماه پیش و به این وقت خیلی نیاز داشتم. متاسفانه قرار را کنسل کردند. گفته شده با گوشی من تماس گرفته شد ولی من در چند روز اخیر تماسی نداشتم. من 3 ماه منتظر این مشاوره بودم :(

  31. 21 شهريور 1396 - 14:46

    با سلام خدمت شما گرامی
    زندگی من تو بحران شدیدی هست . لطفا راهنماییم کنید . سپاسگزارم
    همسرم دایم گوشی ضبط صدا میزاره تو خونه و صدا ضبط میکنه
    کیف,مرا میگرده . گوشی و رم و سیم کارتم را چک میکنه .
    چون بچه و کسی در منزل نیست اکثر اوقات این صداهای ضبط شده چیزی جز صدای هوا نیست
    یکی از همون صداهای هوا را برای خودش ترجمه کرده که من با کسی بوده ام بعد یکی از فامیل دیده اومده دعوا کردند کلانتری اومده نفر اول را برده بعد با نفر دوم بودم و ....
    راستش از رفتارهاش هم خسته شدم هم ترسیدم
    از اون خونه رفتم و یکماه و نیمه جای دیگه زندگی میکنم ولی اونجا هم در امان نیستم
    آقای دکتر ترا خدا راهنماییم کنید
    ممنونم

  32. 29 تير 1396 - 19:54

    سلام دکتر . من یه ایمیل براتون فرستادم . خواهش میکنم بخونیدش و کمکم کنید.

  33. 14 تير 1396 - 12:5

    سلام من خیلی حالم بده زندگی خوبی ندارم وقت میخواستم میگم شهریور لطفا زودتر بهم وقت بدین 

  34. 10 تير 1396 - 2:5

    با سلام و خدا قوت
    من یه خانوم متاهل 27 ساله ، شاغل(پرستار) و متاهل هستم. قبل از ازدواجم با یه پسری بصورت مجازی آشنا شدم ولی به دلیل اصرار خانواده م با یه شخص دیگری ازدواج کردم بعد از ازدواجم رابطه م با اون شخص ادامه داشت و یکی بار هم با هم قرار ملاقاتی بیرون گذاشتیم و دستش رو گرفتم ولی الان یک ماهی هستش که رابطه م رو با اون شخص به اتمام رسوندم چون به شوهر خودم خیلی علاقه مند شدم و خیلی دوستش دارم نمیخام زندگیم نابود بشه ولی از طرفی دچار عذاب وجدان خیلی شدید و احساس گناه شدم طوری که اصن نمیتونم خودم رو ببخشم موضوع رو به شوهرم گفتم و اون هم منو بخشید و بهم گفت فراموشش کن ولی  نمیتونستم غذا بخورم حدود یک هفته که حالت تهوع و استفراغ داشتم یک روز ظهر در حالت خواب ، از خونه بیرون رفتم و درون مسیر غش کردم بعد که خانواده م پیدام کردن به خونه بردنم بعدش مطب دکتر رفتم که درون مطب هم دوباره غش کردم بعد منو پیش متخصص اعصاب و روان بردن با مصرف داروها حالم یه ذره خوب شد بعد از حدودا 10 روز گفتم خوب شده، رفتم سر کار ولی بعد از اینکه از سر کار برگشتم
    (اضطراب و استرس کاریم نسبت به قبلا خیلی خیلی زیاد شده) خیلی اذیت بودم به دکترم مراجعه کردم و بازم دوباره غش کردم. توی این مدت دچار این موارد نیز شدم: فراموشی (اختلال حافظه کوتاه مدتم) ، بدبینی نسبت به اتفاقات اطرافم، خواب کم(علی رغم مصرف دارو) ، مشکل تکلم( لکنت زبان)
    طوری که زندگیم دچار مشکل شده و نمیتونم دیگه سر کارم برم
    لطفا کمک ام کنید نمیخام زندگیم و کارم رو از دست بدم
    خیلی ممنون که وقتتون رو در اختیارم گذاشتید

  35. 3 تير 1396 - 14:40

    سلام اقای دکتر خسته نباشین 
    من 7 سال ازدواج کردم از اول با شوهرم مشکل داشتم اما خیلی صبوری کردم تا 4 سال تمام تحقیراشو کتک زدناشو رفیق بازیاشو اما بعد چهارسال اون بهتر شده اما من دیگه تعادل اعصاب ندارم زود عصبی میشم حوصله هیچ کاریو ندارم دلم میخواد تنها باشمدلم میخواد هیچ صدایی نباشه دلم برا بچم میسوزه اون داره تاوان عصبی بودن منو میده شوهرم مخالف روانپزشک و مشاوره است من خیلی داغونم تو رو خدا کمکم کنین دیگه به پوچی رسیدم به ته خط رسیدم تو رو خدا جوابموبدین من چیکار کنم

  36. 1 تير 1396 - 0:50

    ویزیت اقای دکتر تریوه چقدر هستش

  37. 30 خرداد 1396 - 13:20

    salam dr mn 4 sale pish ye rezhime sakht gereftam o dar modate kami be shedat vazn kam kardam va kheyli asibe jesmio rohi didam ba vojode in ke tahte nazare dr taghzie ham bodam ama tasiriroye ravande nadoroste taghziei ke pish gereftam nadasht va bimarie anaroxia gereftam bade hodode yeki dosal dochare bolomiya shodam bad az ounam tahte nazare ravanpezeshk bodam ama darohash khab avar bod o mnm be khatere konkor natonestam estefade konam o vel kardam dar hale hazeram ke moshkelat hanoz edame daran o mn jadidan ehsase ghalb dard o moshkel toye tanafos daram mitarsam kheyli moshkel saz she lotfan raahnamaei konid

  38. 15 خرداد 1396 - 18:32

    سلام دکتر تعریفتون رو زیاد شنیدم امیدوارم موفق باشید به همراه پیشرفت روز افزون ، راستش من یک سری مشگلات وسواسی و فکری و همچنین مشگلات اجتماعی فکری هستم که از بچگی من رو آزار میده میتونم بهتون مراجعه کنم دیگه اگه مزاحم نیستم ؟

    دکتر بهزاد تریوهسلام ممنونم از لطف شما.
    بله حتما درمورد اين موضوعات يک روانشناس باليني ميتواند کمک بسزايي کند.
  39. 15 خرداد 1396 - 17:1

    سلام اقای دکتر خسته نباشین من 4سال میشه ک با یکی هستم و قصدمونم ازدواج.ولی ی سری مشکلات داریم میخوایم ببینیم با وجود این مشکلات در اینده ازدواج موفقی داریم یا ن.شما میتونین در این مورد راهنمایی مون کنین

    دکتر بهزاد تریوهسلام
    بله ميتونيد وقت تنظيم کنيد تا درموردش دقيق تر صحبت کنيم.
  40. 14 خرداد 1396 - 2:9

    سلام اقای دکتر من چند اتفاق ناگوار برایم پیش افتاده میخواهم میتونم با هیپنوتیزم این مشکل را به گونه ای برطرف کنم!؟ 

  41. 25 ارديبهشت 1396 - 10:49

    سلام آقای دکتردختری 24 ساله هستم و 1 ساله عقد کردم تمام این مدت با یه مشکلی روبرو بودم همسرم مدام از خانواده من گله داره و با خانواده خودش مقایسه مدام میگه داره به من بی احترامی میشه و همش با من جرو بحث و دعوا میکنه منم با خانوادم دعوا میکنم بااینکه حقشون نیست دیگه خسته شدم دست به خودکشی زدم ولی پیدام کردن و بردن بیمارستان فرداش دوخانواده باهم جمع شدیم و حرف زدیم هیچ نتیجه ای نداشت گفتم کاش مرده بودم وقتی مشکلم قراره حل نشه.

  42. 21 ارديبهشت 1396 - 1:28

    سلام اقای دکتر 
    دچار مشکل با همسرم شدم که حد زیادیش از مشکلات خودم منشأ میگیره 
    کنترل اعصاب ندارم استرس زیاد فکر میکنم خشم انفجاری 
    من شهرستان هستم 
    أیا به صورت تلفنی میتونم با شما روانکاوی انجام بدم 
    به طور متوسط چند جلسه نیاز است ممنون 

    دکتر بهزاد تریوهسلام وقت بخير
    شما اول ابتدا بايد معاينه باليني شويد تا مشخص شود مساله خشم شما از کجاست، بعد از آن عوامل محيطي تحريک کننده مشخص و تعديل شوند. متاسفانه براي اين موضوع بخصوص و اخذ نتيجه مطلوب،
    تلفني امکانپذير نيست.
  43. 19 ارديبهشت 1396 - 16:44

    سلام . من مشکلم اینه که شوهرم خیلی بد اخلاق و برای هر چیز کوچکی سریع از کوره در میره و عصبانی میشه همیشه با من یا با دخترم در حال دعواست نمیدونم دیگه واقعا با این اخلاقش چه کار کنم  تو رو خدا راهنماییم کنین .

    دکتر بهزاد تریوهسلام بايد ديداين موضوع از چه زماني آغاز شده. اگر اخيرا ايجاد شده، بيشتر به عوامل پيراموني برمي گرده و بايد مشکل رو حل کنند. ولي اگر از کودکي يا نوجواني در ايشان بوده، به شکل عادتي درآمده و بايد توسط رواندرماني بهبود پيدا کند
  44. 8 ارديبهشت 1396 - 11:39

    سلام آقای دکتر وقت بخیر من ی دوست دارم مشکل حاد افسردگی داره که البته چندسالی میشه و نیاز داره که حضوری با ی روانشناس خوب صحبت کنه ومشکلاتش حل شه آدرس مطبتون رو میخواستم

    دکتر بهزاد تریوهبا سلام
    آدرس مطب در بالا ذکر شده
  45. 6 ارديبهشت 1396 - 16:46

    سلام 
    اقای دکتر چکار باید کرد که حساس بودن نسبت به اطرافیان بخصوص دوستانم از بین برود؟! اینکه  وقتی به من توجه نمیکنن واقعا نسبت بهشون سرد میشم و ساکت میشم کم کم ازشون فاصله میگیرم و واقعا عذاب میکشم ??

    دکتر بهزاد تریوهبا سلام
    احتمالا ريشه اين موضوع در دوران کودکي شما نهفته شده و طرحواره توجه طلبي در شما مساله داره. شما با خودميان بيني زياد، نحوه ارتباطتون با محيط تک بعدي شده. براي شناخت روش هاي مختلف ديگر احساس ارزشمندي و حرمت نفس با درمانگر خود مشورت کنيد.
  46. 14 فروردين 1396 - 21:19

    آقای دکتر خواااااااهشا جواب بدین. من امسال کنکور دارم ولی وقتی میرم سر درس فکرم میره تو چیزای شهوت انگیز که بعدش هم دست به یکار بد دیگه میزنم... فقط 3 ماه دارم تا کنکور درسم عالیه ولی این داره اذیت میکنه

    دکتر بهزاد تریوهسلام
    شما احتمالا يا به وسواس فکري اشتغال داريد يا مشکل در تمرکز و تداوم توجه داريد. حتما با متخصص وقت بگيريد تا مشکلتون با کمترين اذيت حل بشه.
  47. 11 فروردين 1396 - 17:3

    سلام جناب دکتر امیدوارم خوب باشید من انواع و اقسام بیماریها رو دارم مطمنم چون هرکس کنار من یه دقیقه میشینه سریع بهم میگی چقدر انرمالی بیماریهایی که کاملا در من مشخصه وسواس فکری بینهایت شدید - دمدمی مزاج بودن خیلی شدید _برون گرایی خیلی زیاد و خیلی چیزایی دیگه که هر ادمی سریعا در من متوجه میشه میخوام بیام مطبتون این مسایل باعث شده خیلی تو زندگیم خراب کنم کارارو کممککککک

    دکتر بهزاد تریوهبا سلام
    اين موضوعات قابل پيگيري و درمان هستند. امروزه علم روانشناسي، مشاوره و روانپزشکي پيشرفت مطلوبي داشته. با توکل به خدا و اعتماد به متخصص انشاءالله نتيجه ميگيريد.
  48. 6 فروردين 1396 - 21:24

    با سلام

    ، آقای دکتر تریوه یکی از دوستانم بعد از چهار سال رابطه با یک پسر که با هم قول ازدواج گذاشته بودند متوجه یکسری مسائل که از سوی اون پسر انجام میشده میشه و حال روحی اون به شدت به هم میریزه حتی با گذشته نزدیک به چهار سال از این ماجرا هنوز نتونسته به زندگی عادی برگرده و اوضاح خوبی از لحاظ روحی نداره و نسبت به خیلی چیزها بی تفاوت شده و نیز دل مرده و حاضر به برقراری رابطه عاطفی با هیچکس نیست و پرخاشگر و بی اعتماد شده با این شرایط شما میتونید کمکی بهش کنید و تحت مشاوره قرارش بدید یا کسی دیگه ای رو معرفی میکنید؟

    دکتر بهزاد تریوهسلام
    دوست شما پرونده باز در ذهن داره و باورهاي تخريب شده نسبت به ايجاد رابطه داره و همچنين مشکل در اعتماد مجدد به جنس مخالف و احتمالا کمبود مهارت هاي مقابله با مشکلات و البته با چاشني وابستگي.
    لطفا با روانشناس ملاقات کنن. بله کلينيک تخصصي بهراز در خدمتتون هست.
  49. 5 فروردين 1396 - 12:17

    من مدتی است
    که تمایل زیادی به انجام کارام ندارم خیلی بی حوصله شدم خستگی زیادی سراغم اومده به طوری که بعد ازمدتی کار کردن بیش از حد احساس خستگی میکنم


    .این احساس خستگی واقعا اذیتم میکند .به دکتر روانپزشک هم مراجعه کردم و برام فلوکستین تجویز کرده اما به خاطر عوارضش هنوز مصرف نکردم .نمیدونم که اصلا باید دارو استفاده کنم یا به روانشناس مراجعه کنم.
    احساس خود کم بینی دارم،کاملا بی انگیزه ام و با توجه به سنم خیلی کم تحرک و بی نشاطم .لطفا مرا راهنمایی کنید تا بدانم این مشکلات را با دکتر روانشناس در میان بگذارم یا تجویز دکتر روانپزشک را استفاده نمایم

    دکتر بهزاد تریوهسلام
    افسردگي در بافت آناتوميک خود با دارو درماني شروع ميشه و بايد بدونيد که اگر فقط به دارو دل خوش کنيد شانس درمان کامل و پيشگيري هاي بعدي رو از دست خواهيد داد. رواندرماني امروزه جزء لاينفک درمان هست. بصورت همزمان با روانشناس و روانپزشک پيش بريد.
  50. 4 فروردين 1396 - 1:25

    سلام ، من حدودا 20 سالمه و دانشجو هستم ، تقریبا از 5 سال پیش افسردگی گرفتم و با اینکه میدونستم هیچوقت دنبال درمانش نرفتم چون علاقه ای به زندگی کردن ندارم ، نه تنها دنبال درمان روحم نبودم بلکه با جسمم همینطور بودم و اگرم به پزشکی مراجعه کردم برای درمان ظرف 2، 3 روز پشیمون شدم و دیگه دنباله ش رو نگرفتم ،میدونم که خیلی باهوشم ولی هیچوقت نتونستم به خوبی از هوشم استفاده کنم و حتی بعضی وقتا میگم کاش باهوش نبودم تا کمتر اذیت میشدم .....
    اخیرا هم حدود 4 ماهه سیگار میکشم البته نه در حد اعتیاد و زیاد اما احساس میکنم بهم آسیب میزنه و به این خاطر میکشمش ، و واقعا هم جدیدا بعضی وقتا احساس تیر کشیدن قلبم رو دارم اما ترجیح میدم دکتر نرم تا بمیرم .....
    و خیلی مشکلات دیگه که حوصله حرف زدن راجبشون رو ندارم !
    نمیدونم اونجا اومدنم میتونه مشکلی رو حل کنه یا نه ،با توجه به اینکه دمدمی مزاجم و یه روز تصمیم میگیرم خوب شم و یه روز دیگه میرم رو پشت بوم تا خودم رو نابود کنم اما به هر دلیلی عرضه ش رو ندارم !
    نمیدونم چیکار کنم و دیگه چی بگم از خودم !

    دکتر بهزاد تریوهدوست خوبم
    شايد همين دمدمي مزاج بودن و استيصال از اين وضعيت باعث افسردگي شما شده. انسانها به دلايل مختلف دمدمي ميشن. گاهي براي جبران يه وهم نقص خيالي، گاهي هم اعتماد به نفس پايين و يا کمال گرايي...
    براي ريشه يابي و حل موضوع اصلي (نه لزوما افسردگي) به متخصص روانشناسي مراجعه کنيد.
  51. 16 اسفند 1395 - 0:17

    سلام جناب دکتر تریوه گرامی ' سوالی دارم . پسرم 16 سالش است و امسال قرار است دیپلم بگیره . متاسفانه مدتی است مدرسه نمیره . مشکل اضطراب داره ولی نمیدونم مشکل اصلیش برای نرفتن مدرسه این است یا موارد دیگری هم هست . لطفا مرا راهنمایی بفرمایید . با تشکر فراوان

    دکتر بهزاد تریوهبا سلام
    نوجواني دوره طوفان و فشار هست. در اين سن مسائل عاطفي، جنسي، تحصيلي، هويتي و... شيوع بالايي دارند. لطفا کاملا دوستانه و مسالمت آميز با نوجوانتون برخورد کنيد و براي رسيدن به نتايج علمي با روانشناس خود وقت بگيريد.
  52. 10 اسفند 1395 - 17:20

    شماره مطب چنده این دوشماره ای ک در سایت ثبت شده خاموش هستند چرا؟میخواستم نوبت بگیرم برای اردیبهشت 96

    دکتر بهزاد تریوهبا سلام
    09196868832
  53. 5 اسفند 1395 - 23:2

    با سلام خدمت شما
    اول از همه باید تشکرکنیم بابت اینکه وقت گرانبهایتان را در اختیار ما میگذارید
    درمورد مشکلم اینکه من دختری خودساخته هستم پدر و مادرم را در زمان بچگی از دست دادم(( مادرم 6ساله بودم از دست دادم و پدرم 20سالم بود))و نزد خانواده پسرعمویم 8سال بودم و 5سالی هم با خواهر متاهلم زندگی میکنم دختر عاقل و فهمیده ای هستم متولد60هستم و شاغل ارگان دولتی معتبر تنها مشکلی که دارم چندسال پیش کسی را دوست داشتم که قسمت نشد ولی تاالان که 5سال از ان میگذرد نتوانستم کسی را جایگزین کنم م شدیدا ناراحت این موضوع هستم از اینور سنم داره میره بالااز طرف دیگه با خاهرم راحت هستم خواهرم 3سال از من کوچیکتره و جوان هستند خودم معذبم ولی کسی در زندگی ام نیامده و نمیتوانم انتخاب کنم از نظر زیبایی متوسط هستم نه محسور کننده و نه خیلی پایین میخواستم چند جلسه خدمت شما برسم و امواج منفی را ازخودم دورکنم خیلیییی ناراحتم درونم افسردست شاید ب ظاهر جوان و خوب به نظر برسم ولی درونم چیز دیگه ای هست و اصلا نمیتونم با جنس مخالف ارتباط برقرار کنم......
    پیشنهاد شمارو میخواستم باید چکارکنم

    دکتر بهزاد تریوهبا سلام
    اولين اشتباه شما انتظار براي جايگزين کردن ارتباط هست.
    و اينکه درمورد چهره و سن فکر ميکنيد که نبايد اولويت نخست انسان براي زندگي و تشکيل خانواده باشد. روي اعتماد به نفس خود بيشتر کار کنيد و از مجردي نترسيد. ولي اينطور هم نباشد که مجرد بمانيد، چراکه زندگي متاهلي روي سلامت رواني و جسماني شما تاثير بسزايي دارد.
  54. 28 بهمن 1395 - 6:13

    سلام دکتر : به عنوان برادر بزرگتر تا حد حق دارم و در چه زمینه هایی میتوانم در امور خواهر کوچکترم وارد شوم؟ او نوجوان است و نگران اسیب های جامعه هستم؟

    دکتر بهزاد تریوهبا سلام
    اگر دخالت شما جنبه حمايتي داشته و طوري مي باشد که خواهرتون هم قبولتون كنن خيلي هم خوبه. ولي اگر کنترل گري شديد ميکنيد، پيشنهاد ميکنم از اعضاي ديگه خانواده کمک بخواهيد.
  55. 9 دي 1395 - 2:5

    سلام آقای دکتر من 22 ساله و حدود 5 سال میشه که بیماری وسواس فکری و فوبیا و کمی افسردگی گرفتم. 3 سال و نیم قرص فلووکسامین مصرف کردم و حالم بهتر بود ولی کل روزو میخوابیدم و حافظه کوتاه مدتم رو به کلی از دست داده بودم والبته هیچ قرص دیگه ای بهم نمیسازه سرترالین فلوکستین کلومیپرامین مصرف کردم و همشون حالمو بدتر کردن... الان هیچی نمیخورم و شدیدا عصبیم و فقط دوس دارم بمیرم... نمیدونم باید چیکار کنم؟ بیشتر از همه وسواس فکریم اذیتم میکنه و تازگیا دچار استری شدید شدم و لکنت زبان گرفتم و دستام میلرزه... اگه راهی هست بهم نشون بدین خواهش میکنم

    دکتر بهزاد تریوهبا سلام
    دارو درماني به همراه رواندرماني قابل اجراست. اين دو جزء لاينفک درمان موثر مي باشند.
    البته ممکن است دارويي به بدن شما سازگار نباشد که حتما راهي براي تغيير آن وجود دارد. با همکاران روانپزشک ملاقات کنيد بعد با روانشناس باليني مجرب قرار ملاقات بگذاريد
  56. 6 دي 1395 - 13:59

    سلام آقای دکتر،مردی هستم 56 ساله،دوران اعتیاد و بیمارستانو پشت سر گذاشتم،درحال حاضر از عدم مسایل زناشویی رنج میبرم،البته از لحاظ فکری درگیر هستم،درمسایل زناشویی بعداز بیمارستان بسیار رنج میبرم و هیچگونه اتفاقی دراین خصوص نمی افته،البته به دکتر متخصص و دکتر پزشکی سنتی مراجعه کردم،ولی تا الان نتیجه ای نگرفتم،خواهش می کنم منو راهنمایی و حتی الامکان با وقت زودتر منو ویزیت کنید.ازلطفی که میفرمایید سپاسگزارم

    دکتر بهزاد تریوهبا سلام
    مواد مخدر در ابتداي مصرف باعث افزايش اعتماد به نفس و ميل جنسي مي شود و متاسفانه همين امر باعث گرايش بعضي از افراد مي باشد. البته بعد از مدتي مصرف از مواد مخدر افيوني يا روان‌گردان، ميل جنسي به شدت کاهش مي يابد. اين به دليل تغييرات نوروشيميايي توسط مواد مخدر به سيستم طبيعي مغز مي باشد. حتما در ابتدا با همکاران روانپزشک ملاقات کنيد بعد از مشاوره هاي تکميلي روانشناسي استفاده کنيد. انشاءالله مشکلتون حل ميشه
  57. 1 آذر 1395 - 1:56

    نزدیک به دوسال هست که خیلی پرخاشگری میکنم و وحشتناک بی حوصله ام طوری که صدای خنده های خواهرم و یا صدای ویز ویز کسی رو میشنوم دوست دارم دست به کارای خطرناک بزنم گاهی اوقات ک از دست کسی خیلی عصبانی میشم به کشتن اون طرف فکر میکنم مثلا میگم اگه بیاد طرفم یا باز رو اعصابم راه بره همین الان با چاقو یا قیچی میزنمش یا گاهی اوقات سره خودم خالی میکنم که بلایی سره دیگران نیارم آقای دکتر تازگیا وقتی فشار عصبی روم زیاده کل بدنم شروع میکنه به لرزش امروز یه فریادی سره پدرم کشیدم که تو این 18سال عمرم تا حالا صدامو اینطوری نشنیده بودم 

    دکتر بهزاد تریوهسلام خانم فيروزه عزيز
    از صحبت هاتون پيداست که فشار عصبي زيادي رو تجربه مي کنيد. اين موقعيت ها تقريبا براي همه ما انسانها پيش مياد که بشدت عصبي باشيم ولي گاهي مديريتش از اختيارمون خارج ميشه. که براي اين موضوع بايد از متخصص کمک حرفه اي بگيريم.
    حتما يه قرار ملاقات با روانشناس يا روانپزشک بگير.
  58. 24 آبان 1395 - 14:40

    سلام آقای دکتر من 4ماه هست با یه آقایی نامزد کردم اما همیشه جرو بحث و دعوا داریم بعضی وقتا مدام درحال کلنجار رفتنیم یه وقتا فکرمیکنم مناسب هم نیستیم نمیدونم چیکارکنم میخوام اگه مناسب هم نیستیم الان که نامزدیم بهم بخوره میشه راهنماییم کنین.

    دکتر بهزاد تریوهسلام
    گاهي پيش مياد که در انتخابمون عجله کرديم و متوجه تفاوت هاي عميقي ميشيم.
    در اين شرايط متاسفانه بسياري از زوجين جوان بعلت مسائلي نظير آبروريزي يا فشار هاي فرهنگي به رابطه ادامه مي دهند و مشکلات را به بعد از ازدواج موکول مي کنند.
    براي كسب اطمينان از صحت انتخابتون حتما با مشاورين خانواده قرار ملاقات بگذاريد.
  59. 30 مهر 1395 - 2:16

    سلام آقای دکتر
    من واقعا احساس می کنم دیگه دارم دیوونه می شم و به حد جنون رسیدم با زمین و زمان دعوا دارم موقع عصبانیت بدنم داغ می شه دندونام رو به هم فشار می دم و فقط دوست دارم به یجا بکوبم که چندبار با دست به شیشه و دیوار کوبیدم و حتی رو مادرم دست بلند کردم هیچ کنترلی ندارم...به شدت احساس افسردگی می کنم و استرس دارم...حتی عصبس بودنم رو سیستم گوارشم اثر گذاشته به شدت لاغر شدم و موهام داره می ریزه...تیک های عصبی شدید دارم...همش فکر می کنم سرطان دارم یا اینکه دارم می میرم و از مردن می ترسم  

    دکتر بهزاد تریوهنيماي عزيز
    مشکلات عصبي زيادي رو تجربه مي کنيد. و اين مشکلات پريشان حالي رو براتون ايجاد کرده. حتما با روانشناس باليني و روانپزشک صحبت کنيد.
  60. 3 مهر 1395 - 12:47

    با سلام
    جناب آقای دکتر من یه دختر 27 ساله هستم و دانشجوی ارشد 3 سال هست که با یه آقا دوستم که 33 ساله هست خیلی دوستش دارم الان حدود یک سال و نیم هست که داره تلاش میکنه رابطمون کمرنگ شه میگه که من خودمو مسئول میدونم در مقابل تو همش عذاب وجدان دارم همش فکرم مشغول هستش که چرا دیدمت که چرا اینجوری شد میگه روحیه م خراب شده از این فکرا نمیونم مثل قبل باشم بهش میگم دوستم داری یا نه میگه نمیدونم تشخیص بدم حسم بهت چی هست دلسوزیه یا دوست داشتن؟ میگم تموم کنیم رابطه رو میگه نمیتونم ولت کنم اینم بگم که منم نمیتونم رابطه رو قطع کنم من حسم بهش دوست داشتنشه نه وابستگی من همه چیزمو توی این رابطه گذاشتم اولین کسی که باهاش رابطه داشتم این آقا هست
    از اول حرفی از ازدواج نبود اما من گفتم شاید به مرور بشه که نشد منم در مقابلش خودمو مسئول میدونم این آقا توی خوانوادش مشکل داشته پدر و مادری که دعوا داشتن همیشه و چند سالی میشه که جدا شدن الته مادر من هم فوت شدن و پدرم 2 ساله که ازدواج مجدد کرده،
    احساس میکنم میترسه از زندگی مشترک و فرار میکنه لازم به ذکر هست که این آقا قبل از من با یه دختر دیگه 8 سال رابطه داشته که الان خودشو مقصر ازدواج نکردن اون میدونه و همین حس رو هم به من داره میگه من مسئول زندگی تو هستم و مقصر ازدواج نکردن اون میگه با هم باشیم ولی کمرنگ شه
    احساس میکنم تکلیفش با خودش معلوم نیست سردرگمه و احساسش رو نمیدونه من نمیخوام رابطمون خراب شه من نمیتونم بدون اون زندگی کنم بهش پیشنهاد دادم بریم پیش یه روانشناس یا مشاوره قبول کرد آیا شما میتونین کمکی به ما کنید در این زمینه اگر حضوری خدمت برسیم؟
    خواهش میکنم کمک کنید من بدون اون روحم مردست میشم مرده متحرک بعد اون انتظار داره من ازدواج کنم من چه جوری میتونم همچین کاری کنم وقتی قلبم و روحم پیش کسی دیگه ست؟ من اینو خیانت به یکی دیگه میدونم که بخوام برم زندگیش من حتی نمیتونم تصور کنم به جز اون دست کسی دیگه به من بخوره
    من حاضرم تمام شرایطش رو قبول کنم و در کنارش باشم اگه بخواد
    ولی مشکلش اینجاست که خودشم نمیدونه چی میخواد و چه حسی به من داره
    آیا این مشکل با مراجه به شما قابل حل هست یا خیر؟

    دکتر بهزاد تریوهبا سلام
    با توضيحاتي که داديد فکر ميکنم جفتتون نياز به کمک دارين. شما وابستگي زيادي داريد و ايشون در انتخاب مردد هستن. البته همه اينها بعلت مسائل کودکي تان مي باشد.
    به روانشناس مراجعه کنيد و ببينيد آيا به جز موارد مطرح شده در شخصيتتان، همنوايي در شخصيت مشترک داريد يا خير!
  61. 31 شهريور 1395 - 10:44

    سلام آقای دکتر خسته نباشین من 17 سالمه و تقریبا 3 ماهه که افسردگی شدید گرفتم و فقط به مرگ فکر میکنم اصلا هم جرأتشو نمیکنم ولی اقدام کردم و در ضمن رابطه ای با پسری داشتم بعد بارفتاراش منو از خودش زده کرد و جدا شدیم این موضوع هم بهم ضربه وارد کرد لطفا راه درستو نشون بدین

    دکتر بهزاد تریوهسلام
    راه درست در پيدا کردن واقعيت زندگيتون هست. شما به نظر وابسته هستيد و زندگي رو در ارتباط با افراد عاطفي زندگيتون معنا ميکنيد که اين موضوع کاملا غلطه.
  62. 16 شهريور 1395 - 12:21

    سلام آقای دکتر. من نوجوون هستم و واقعا فک میکنم خیلی مشکل اخلاقی دارم . احساس میکنم نمیتونم مثل هم سن و سالام خوب رفتار کنم. و همه رفتارامو زیر ذره بین میزارم تا کار اشتباهی ازم سر نزنه ولی بازم بقیه بهم میگن خیلی مشکل اخلاقی داری . واقعا خونم ب حوش اومده . الان 15 سالمه از 12 سالگی دارم سعی میکنم خودمو درست کنم ولی نتیجه ای نمیبینم

  63. 5 شهريور 1395 - 1:59

    سلام جناب دکتر خسته نباشید
    7سال پیش اتفاقی توزندگیم افتاد ک الان هنوز توی ذهنمه. واذیتم میکنه و فرصت یه زندگی عادی وسالم رو ازم گرفته. همش بهش فکرمیکنم و تو تمام زوایای ذهنم نفوذ کرده حتی وقتی ک خوابم همش دربارش خواب میبینم. نمیتونم رو هیچ موضوعی تمرکزکنم و حافظم خیلی ضعیف شده . میخوام بدونم با روانکاوی و هیپنوتیزم میشه اون موضوع رواز ذهنم پاک کرد یا ی جوردیگه القاکرد؟؟؟

  64. 2 شهريور 1395 - 18:16

    سلام اقای دکتر الان ک دارم حرفمو مینویسم چشمام خیسه اشکه و سرم داره منفجر میشه بخدا خسته شدم ...از 14 سالگی بعد فوت برادرم و رفتارایه بده پدرمادرم دچار وسواس فکری و اضطراب شدید شدم الان بیست سالمه هنوز درعذابم....تمرکزی برام نمونده علاوه بر همه ی اینها بشدتتت مشکوکم به همه چیز و بی نهایت اعتماد بنفسم پایینه...متاسفانه چون پدرو مادر باسوادی ندارم قدرته درکه مشکلمو ندارن یمدت خودم رفتم پیش..روانپزشک قرص مصرف کردم ولی تو دوماه معده دردم دیگه اجازه ی خوردنشونو نداد....فقط دنباله یراهی ام ک نجاتم بده خسته شدم خسته...تمام زندگیم تغیر کرده کنکورمو بااینکه تلاش خ زیاد کردم خراب کردم الان نمیدونم چیکارکنم چون تو دامغان دانشجوام ماهی یکبارمیام تورو خدا اگه میتونید بخاطر خدا کمکم کنید بخودش قسم خسته شدم نامزدم بخاطر علاقه ای که بهم داره شکاکبودنمو تحمل میکنه ولی زندگی اونم تلخ کردم

  65. 1 شهريور 1395 - 16:32

    سلام
    من میخوام برای دوستم از شما کمک بگیرم
    دوست من با شخصی عقد کرده کهعمل تغییر جنسیت انجام داده
    قبلا در دوره دبیرستان هرسه همکلاسی بودیم
    توی دوره دانشگاه ایشون تغییر جنسیت میده و در تموم این لحظات دوست من کنارش بوده واین رابطه 7 سال طول میکشه و باهم عال رغم مخالفت هر دو خانواده عقد میکنن
    الان به مشکلات زیادی برخوردن
    دوست من نسبت به اخلاقای همسرش معترضه که چرا بی فکره تلاش نمیکنه و نمیتونه از اون حمایت کنه
    اون اقا هم میگهکه ایشون پرتوقع و باید با تمام شرایط بسازه
    دوست من با اخلاق و رفتار ایشون مشکل داره اما اون اقا فکر میکنه داره الکی بهونه میاره
    در ضمن اون اقا فکر میکنه که از لحاظ اخلاقی بی نقصه
    اما بنظر من هر دوشون مشکل دارن
    ازشون خواستم برن مشاوره و قرار شده من براشون پیدا کنم
    خواهش میکنم راهنمایی کنید که چیکار کنیم
    وضعیت روحی هر دوشون افتضاحه تقریبا یه روز در میون دعوا میکنن
    لطفا جواب بدید
    با سپاس

  66. 31 مرداد 1395 - 10:43

    سلام آقای دکتر تریوه..توی سایت خیلی تعریف میکنند از شما.. تماس گرفتم مطبتون گفتن ویزیتتون 150 تومن هستش.. لطف کنید همون اول بنویسید ورود قشر ضعیف جامعه ممنوع..وقت مارو هم توی سایت نگیرید

  67. 29 مرداد 1395 - 19:28

    سلام
    روزهای سختی در گذشته ی من وجود داشته که همچنان عذابم میده، از رفتارهای دیگران بیش از حد عصبانی میشم، حوصله مهمون رو ندارم و با رفتار های عجیبی که خودم هم ناراحت میشم دیگران رو هم ناراحت می کنم، افسردگی شدید رو درون خودم حس می کنم، اما موقعیت دکتر رفتن رو ندارم، می خوام کمی رها باشم و از همه دور، حتی انقدر دور که به مهاجرت فکر می کنم..
    خسته ام و بسیار غمگین، سر و دست راستم مدت هاست درد می کنه، حس ادم ها رو قبل از اینکه به زبون بیارن از رفتارشون می فهمم و دچار قضاوت هایی می شم که اکثرا درست هم هست، درست بودن قضاوت هام بیشتر عذابم میده، اصلا به اینده نا امید نیستم اما از امروزم نمی تونم با ارامش عبور کنم... تحمل ادم هایی که عزیزانم هستن اما بیش از توانم از من توقع دارن بسیار برام سخت شده، عزیزانم من رو در جریان کامل سختی هاشون میذارن و منی که در کار خودم موندم رو مجبور به حل کردن مشکلاتشون می کنن، قبلا با جسارت زیاد و تمرکز مشکلات رو تا حدی براشون هموار می کردم اما در حال حاضر "خسته ام"

  68. 28 مرداد 1395 - 16:29

    سلام آقای دکتر، من یه دختر 20 ساله هستم! مدتیه که از اعصابم به شدت ضعیف شده و خیلی سریع با همه خصوصا خانواده ام دعوا میکنم، و خیلی هم گوشه گیر شدم، یعنی حوصله هیچکس رو ندارم، دوست دارم تنها باشم و کسی رو نبینم و با کسی حرف نزنم، به محض اینکه یکی از اعضای خانواده ام باهام حرف میزنه (حتی وقتی سلام میکنن بهم) بطور ناخودآگاه بهش پرخاش میکنم که البته خودم هم به شدت از این وضعیت ناراحتم! و مدتهاست که برای راحت تر بودن خودم شبها که بقیه میخوابن من بیدار میمونم و کارهامو انجام میدم و روزها میخوابم تا کمتر بقیه رو ببینم، بقیه اوقات روز رو هم تو اتاقم تنها هستم! قبلا در طول روز ساعت های زیادی رو با دوستام حرف میزدم و باهاشون چت میکردم اما مدتیه ک بعد از چند دقیقه از حرف زدن با اونها هم خسته و عصبی میشم و دیگه صحبتمونو ادامه نمیدم!
    خودم از این وضعیت دیگه خسته شدم و نمیدونم که باید چه کاری انجام بدم تا خوب بشم، میخواستم اگه ممکنه کمکم کنید و راهنمایی کنید که چه کاری باید انجام بدم!
    ممنون

  69. 16 مرداد 1395 - 3:21

    سلام آقای دکتر من 3 ماه هست عقد کردم،به طرز وحشتناکی عصبانی میشم و به خودم و نامزدم آسیب میزنم همه چیرو میشکونم ،در ماشین رو باز میکنم که بپرم پایین
    خواهش میکنم یه وقت بهم بدید چون نمیخام طلاق بگیرم

    دکتر بهزاد تریوهسلام وقت بخير
    بنظر ميرسه شما در تنظيم و تعادل هيجان هاي خودتون در شرايط پرتنش مشکل داشته باشيد.
    براي درمان شروع کنيد.
  70. 6 مرداد 1395 - 16:23

    سلام
    من الان 7سال ازدواج کردم شوهرم 1سال همش بهم خیانت کرده احساس ندامت کرده واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم همشم میندازه تقصیر من که من بد رفتاری کردم خداروشکر بچه ای هم نداریم کاراش داره بهم جنون میده چند وقت پیش یکی از کاراشو فهمیدم از جنون میخواستم خودکشی کنم نمیدونم چیکار کنم

    دکتر بهزاد تریوهسلام
    خيانت موضوع ساده اي نيست که بخواهيد خيلي ساده باهاش کنار بيايد. فهم علت خيانت، شخصيت و نيت همسرتون و نوع ندامت و قصد براي جبرانش خيلي مهمه که بايد بررسي بشه. از متخصصين کمک بگيريد.
  71. 23 تير 1395 - 19:20

    سلام اقای دکتر
    من6 ساله که با یک نفرهستم بهد 6 سال میخوایم باهم ازدواج کنیم ولی اون متاسفانه دچار تشویش خیلی بدی شده توروخدا کمکون کنید اوضاعمون خیلی داغونه

    دکتر بهزاد تریوهسلام
    ممکنه طرفتون آمادگي ازدواج رو نداشته باشه، يا از طرف خانواده مساله اي پيش اومده باشه و...
    هرچيزي که باشه به خاطر داشته باشيد::: هرگز با فردي که دچار تشويش هست ازدواج نکنيد! بگذاريد اگر تشويش و نگراني اش آرام گرفت تصميم بگيريد. چون تصميمات مهم زندگي مانند ازدواج را نبايد سراسيمه و هيجاني اتخاذ کرد.
    با ايشان به دفاتر متخصصان روانشناسي و مشاوره مراجعه کنيد.
  72. 12 تير 1395 - 0:35

    سلام اقای دکتر .من الان دوماهه که نامزد کردم.نامزدم دوتا مشکل داره نمیدونم باید چیکار کنم؟یکی اینکه ن روز اول بهش گفته بودم ک هربار به دیدن من میای برام گل بگیر ولی یکی در میون خاسته ی منو انجام میده.یکی دیگه هم این که بیرون که میریم درسته دست و دل بازه ولی یکی دوبار بدون شام منو اورده خونه.میخاستم بدونم اینا مسایل جدی هستن ؟باید چیکارکنم؟میخام بدونم بعدا به مشکل برمیخورم یانه؟

    دکتر بهزاد تریوهسلام
    1- گل گرفتن آنهم هر دفعه نه تنها جالب نيست بلکه اجبارش براي نامزدتون ملال آور خواهد بود و بعد از مدتي ازتون سرد ميشن.
    2- اينکه يکي دوبار بدون شام رفتيد خونه، و اينکه ايشون هم آدم خسيسي نيستن مشکلي ايجاد نمي کنه. انسان ها قدرت ذهن خواني ندارند! اگر خواسته اي از ايشان داريد مستقيم و بدون تعارف درميان بگذاريد. هر موضوعي که لازم است بداند را الان (در دوران نامزدي) به وي بگوييد، وگرنه اگر به دوران زندگي مشترک پا بگذاريد اوضاع پيچيده مي شود.
  73. 29 خرداد 1395 - 10:5

    سلام اقای دکتر من با اقایی قصد ازدواج دارم خانوادهای هردومون در جریانند حتی دوبار خواستگاری هم اومدن و اشناییت خانوادگی داریم با هم اما مادر پدر من از سال پیش که اولین خواستگاری رو اومدن تا الان همش دارن بهانه های جورواجور میارن اصلا حاضر نیستن باهامون کنار بیان و تکلیفمونو مشخص کنن...
    با این حال که تحقیق رفتن نتیجش خوب بوده و با این حال که بابام دوبار با خوده پسره حرف زده اما بازم بهونهای الکی میارن..واسمون سخت شده این بلاتکلیفی دکتر...چیکارکنم؟

    دکتر بهزاد تریوهيا همراه والدين نزد مشاور و روانشناس تشريف ببريد و موضوع را با متخصص مطرح کنيد. چرا که هيچ پدر و مادري بد فرزندش را نمي خواهد، يا موضوعي هست که شما از آن بي اطلاع هستيد، يا والدين از موضوع خاصي درمورد ايشان هراس پيدا کرده اند.
    خوشحال باشيد که آنها به ازدواجتان حساس هستن.
    يا فرد معتمدي را واسطه کنيد تا موضوع را شفاف تر بررسي کند.
  74. 23 خرداد 1395 - 10:24

    سلام بر شما
    من دو تا مشکل دارم یکی و مهم ترین اش یادآوری افکار خشن در ذهن خود و بسط و گسترش آن و رنج کشیدن بیهوده است و هر روز از صبح که پا میشم تا شب درگیر این هستم که آیا امروز می توانم به آن فکر نکنم یا نه

    مشکل دوم تسلسل استدلالی در پایه ریزی نظام اخلاقی فلسفی و درک ناتوانی در استدلال استنتاجی است که انگار نمی شود از تسلسل رهایی یافت

  75. 22 خرداد 1395 - 21:21

    اقای دکتر خانواده من خیلی مطیع حرف مردم هستن و فقط براشون حرف مردم مهمه و از طرفی واقعا باعث عصبی شدن من شدند و کل فکر و ذهنم درگیره اینه که چه جوری خودمو بهشون ثابت کنم ... خسته شدم از اینهمه طعنه شنیدن و مث پرنده تو قفس بودن

  76. 20 خرداد 1395 - 9:20

    سلام اقای دکتر !
    من یه دختر 16 سالم که چند وقته با خانوادم به مشکل خوردم.
    خانوادم فکر میکنن که من هنوز بزرگ نشدم و باید رو من کنترل داشته باشن و بنظرشون اینجوری دیگه روی من تسلط دارن ولی من فقط دارم عذاب میکشم و بخاطر یه بیرون رفتن ساده مجبورم به هزار روش بپیچونمشون ... من چیکار باید بکنم

  77. 1 خرداد 1395 - 15:40

    سلام وقتتون بخیر دکتر، من هوش و توانایی بالایی دارم اما بخاطر ناراحتی گذشته روحیم یکم ضعیف شده وهوش و حواسم رو نمیتونم جم کنم، خیلی سعی کردم تغییر کنم الان محیط کاری که هستم اجازه نمیدن کار کنم چون حواسم جم نیست چکارکنم بنظرتون؟؟؟ وقتم تلف شده عصابم خیلی خرده، از اینکه به باور نمیرسم ناراحتم

    دکتر بهزاد تریوهبا سلام و وقت بخير
    گمان مي کنم موضوعي که با آن درگير بوده ايد، پرونده اش هنوز در ذهنتان باز است و همچنان از شما انرژي مي گيرد. بايد موضوع را بازتعريف کنيد، موانع و چالش هاي موضوع را بررسي کرده و براي آينده برنامه ريزي کنيد.
    همين طور از تمرين هاي ذهن آگاهي نيز استفاده کنيد.
  78. 26 ارديبهشت 1395 - 10:40

    سلام.شوهرم اصن رفتار درستی تو زندگیم نداره وقتی میاد خونه ن حرفی میزنه ن چیزی میگه فقط تی وی میوه شام خواب انگار ن انگار منو دخترم ک 6سالشه تو خونه وجود داریم.ازش میپرسم ک دوسم داری یا ن دلیل رفتارات چیه میگه دوست دارم ولی من همینم.ی ادم چن سال میتونه با این جور ادمی زندگی کنه واقعا خسته شدم تو جمع ن باهام حرفی میزنه ن چیزی همه درباره رفتارش نظر میدن توروخدا راهنماییم کنین میخام زندگیم درس شه راحت زندگی کن.ممنون از شما

  79. 22 ارديبهشت 1395 - 18:55

    سلام آقای دکتر تریوه .من اصلا اعتمادبه نفس ندارم .میخوام یه کاری رو شروع کنم همش فک میکنم نمیتوتم نمیشه خسته شدم چیکار کنم

  80. 16 ارديبهشت 1395 - 19:17

    سلام دکتر تریوه

    من 3 ماهه که منتظر وقت ملاقات با شما هستم. چرا اینقدر وقت هاتون پره؟

    دکتر بهزاد تریوهسلام وقت بخير

    متاسفم از اينکه وقت گران بهاتون گرفته شده ولي در شرايط حاضر اولويت با مراجعيني هست که از لحاظ رواني در شرايط مناسبي نيستند و نياز به مراقبت و توجه بيشتري دارند. لطفا نام خود را در ليست انتظار مطب بگذاريد تا در نزديک ترين زمان ممکن با شما تماس گرفته شود و يا با همکاران روانشناس، مشاور و روانپزشک خوبم در ديگر کلينيک ها تماس بگيريد.

    باز هم پوزش ميطلبم، موفق و پيروز باشيد
  81. 8 ارديبهشت 1395 - 21:45

    بارها و بارها خواستم خودم حال خودمو خوب کنم....
    اما هربار شکست خوردم....هربار خودمو گول زدم که عب نداره اینبار حتما میشه......
    یه بغض عجیبی شبا گلومو میگیره.....
    یه آدمی بودم که فرکانس مثبت بودنم کیلومترها اطرافم رو پر می کرد.... اما حالا فقط تنها میشینم یه گوشه و بغض می کنم.....
    از اینکه انقدر و بیشتر از سنم سختی کشیدم.....اشک ریختم و تنها بودم....... از اینکه هربار خدا رو صدا ردم اما سکوت میکنه و چیزی نمیگه.......
    از اینکه به خودکشی فکر میکنم و جراتشو ندارم........
    تمام فرصتامو دارم از دست میدم.....
    شدم یه آدمی که مرگشو زندگی میکنه......
    حتی برای مراجعه به مشاورم تو شبهم.....نمیدونم چیکار کنم.....
    دارم دیوونه میشم......................

    دکتر بهزاد تریوهوقتي همه چيز روبراه است که اميدواري معنا ندارد ،
    اميد زماني ارزشمند است که همه چيز در بدترين شرايط است؛
    پس...
    هيچ وقت نا اميد نشو ،
    بويژه در اوج تاريکي و تنهايي و تلخي ...

    حتما با روانشناس خود تماس بگيريد و با وي ملاقات کنيد.

    خدا را فراموش نکنيد، همه ي ما روزگاري زمين خورده ايم و سخت ترين ها را چشيده ايم.
    موفق باشيد
  82. 19 فروردين 1395 - 1:53

    سلام آقای دکتر شما به شخصی که بد ریخت پنداری حاد داره میتونید کمک کنید؟

    دکتر بهزاد تریوهسلام وقت بخير
    بله رواندرماني لازمه.
    به قول حضرت مولانا: «صورت ظاهر چه جويي اي جوان/رو معاني را طلب اي پهلوان». افرادي که عزت نفس آنها از منابع مختلف مثل اخلاق، دانش، کمالات، هنر، درک و فهم، تحصيلات، بشردوستي منشا مي گيرد قطعا به ظاهر خود به عنوان بخشي از شخصيت و وجود خود مي نگرند، نه اينکه تنها دارايي آنان ظاهرشان باشد که روي آن وسواس پيدا کنند.
    موفق باشيد
  83. 1 اسفند 1394 - 1:51

    دو ساله که شدیدا دچار عذاب روحی هستم
    در این مدت 8 تا روانشناس عوض کردم ولی واقعا نتونستم باهاشون ارتباط برقرار کنم
    به خاطر یادآوری یه حادثه که مربوط به 25 سال پیش می شد حالاحالم بده
    4 جلسه شوک گرفتم
    و انواع داروها رو به فواصل مختلف استفاده کردم
    2 بار رست به خودکشی زدم ولی حتی عرضه انجام درست اونها رو هم نداشتم
    تحمل جلسات روانکاوی رو نداشتم و هر دو جلسه شدیدا حالم بد شد
    سعی می کنم اوضاع تحت کنترلم باشه ولی ...
    دوباره دارم به خودکشی فکر می کنم ولی از طرفی هم می ترسم
    و البته از طرفی این فکرها راحتم نمی زارن
    کلافه کلافه ام

    دکتر بهزاد تریوهسلام وقت بخير.
    ببينيد عوض کردن روانشناس بطور مکرر باعث ميشه درمان شما در سطحي ترين شکل ممکن عقيم بمونه. شما حتما بايد تحت درمان سريع قرار بگيرين و تحت نظر تيم متخصص روان قرار بگيرين. خاطرات قديمي که اينقدر حال شما رو خراب کردن ممکنه علايم يک اختلال اضطرابي بنام PTSD باشند که درمان خاص خودش رو ميطلبه. البته حتما بايد معاينه بشين.
  84. 27 بهمن 1394 - 13:11

    سلام آقای دکتر
    من مدتی است که یکسری چیزها مثل بعضی کلمات، اسامی و حتی افکارم رو فراموش می کنم ... برای رفع مشکلم میتونم به شما مراجعه کنم

    دکتر بهزاد تریوهسلام وقت بخير. فراموشي علل متفاوتي دارد. بهتر است براي چکاپ کامل سلامت روان اقدام نماييد. کلينيک تخصصي رواندرماني ما، آماده انجام آزمايشات مختلف سلامت روان مي باشد.
  85. 6 آبان 1394 - 11:49

    با عرض سلام وخسته نباشید
    من یه دختر 15ساله دارم خیلی وقته خیلی پرخاشگر شده باهاش من خیلی دوستانه برخورد میكنم ولی مادرش نه. مدت یك ساله رفتارش خیلی عوض شده دوستانی انتخاب میكنه كه همشون به یه نوعی دارای اخلاق وشئونات بدی هستن واز اونها سر مشق میگیره تمام امكانات رفاهی ولوازم در اختیارشه .در این شبكه های اجتمائی وارد میشه ومخفیانه با پسر ها در ارتباطه بارها وبارها باهاش صحبت كردم ومسائل رو براش گفتم ولی بازم به طور مخفیانه ادامه میده جدیدا از رابطه با یه پسر شارژ تهیه كرده وتمام ساعاتهاشو بدور از منو مادرش با گوشی با اونه راهنمائیم كنید تا بتونم اونو به خانواده برگردونم

    دکتر بهزاد تریوهسلام
    دختر شما در مرحله حساسي هست که روانشناسان به اين دوره سني دوره (طوفان و فشار) مي گويند. رفتارهاي ايشون پيش از موعد شکل گرفتن و شما رو نگران کردند.
    حتما از يه مشاور وقت بگيريد.
  86. 31 تير 1394 - 18:19

    سلام آقای دکتر من تصمیم دارم خود کشی کنم خواهش میکنم کمکم کنید من 16 سالمه

    دکتر بهزاد تریوهدوست 16 ساله عزيز، حتما با يک مشاور خوب صحبت کن. خودکشي هيچ مساله اي رو درست نمي کنه
چگونه از دکتر بهزاد تریوه نوبت بگیریم؟
آدرس و تلفن دکتر بهزاد تریوه و زمان حضور در مطب را میخواستم؟
هزینه ویزیت دکتر بهزاد تریوه چقدر است؟
دکتر بهزاد تریوه در چه زمینه پزشکی فعالیت دارند؟
میزان رضایت بیماران از دکتر بهزاد تریوه چقدر است؟
نوبت دهی پزشکان

لطفا کمی لبخــند بزنیــد 😉

دکتریاب، درحال پردازش درخواست شما 😍 است