پسري دارم 19 ساله، که رفتارش نگران کننده شده است،دو سال قبل، عاشق دختري شده بود، و به قليون اعتياد داشت، نهايت شرط خانواده براي خواستگاري از دختر، ترک قليون بود، و در مسافرت شمال که بوديم قليون را ترک کرد، وقتي از مسافرت برگشتيم، خودش متوجه شد، دوست دختر با يک پسر ديگر هم رابطه دارد و رهايش کرد، طي دو سال گذشته با 3 تا دختر به قصد ازدواج دوست شده، که دختر آخري ما را مجبور کرد که خانواده ما بروند و با خانواده دختر آشنا شوند، و ما رفتيم، 3 روز بعد از رفتن ما به خانه دختر به قصد آشنايي و هماهنگي ازدواج، يه کسي چندتا عکس با پوشش نامناسب از دختره برا پسرم فرستاد و قضيه خواستگاري کلا منتفي شد، تا اين مدت براي پول هميشه دست پسرم در جيب ما بوده، الان باهاش اتمام حجت کردم که ديگه بهش پول نميدم، ميگويم برو کار کن، ميگه الان حوصله ندارم، برم سربازي و برگردم، بعد شروع به کار ميکنم، ناگفته نمانده، خودم کارگاه دوخت کاور مبل دارم، گفتم بيا با ما کمک کن، ماهيانه بهت حقوق ميدم، ميگه ميرم بيل ميزنم، ولي با شما کار نميکنم! در مواقعي که تب و تاب ازدواج داشت، همش ميگفت من زن بگيرم يه شهر ديگه به نمايندگي از شما کارگاه ميزنم، الان ميگم برو سربازي، ميگه يکماهه ديگه، دو ماهه ديگه و همينجوري اتلاف وقت ميکند، شبها تا 3 شب ميره بيرون، با خودش قليون ميبره، ساعت 3 صبح برميگرده خونه، حرف گوش نميکند، يعني نمي‌توانم کنترلش کنم، نگرانم بلائي سرخودش نياره، گفتم از شما بعنوان روانشناس کمک بگيرم منزل ما زابل (سيستان و بلوچستان) هستيم لطفا راهنمايي بفرماييد