مدتی است حالم بسیار بد است یه غم بزرگ ، دلگیرم ، دلتنگم ، دلم شکسته ، تنهام ، دلم خیلی میخاد خودکشی کنم ولی موفق نمیشم ، افکار توی ذهنم آزارم میده ، انقد با خودم حرف زدم بجای اون آدمایی که خیلی ازشون ناراحتم حس میکنم سرم داره میترکه ! این بغض داره خفم میکنه ، نمیدونم باید چیکار کنم قبلا هر موقع مشکلی پیدا میکردم یه حسی انگار تو وجودم میگفت تحمل کن میگذره یکم فکر کن راه حل پیدا کن … الان هیچ حسی ندارم که چیزی بگه هرچی فکر میکنم راهی پیدا نمیکنم !!کمک میخام …