من دوست پسرم چند وقت خيلي سر مسايل هاي کوچيک بحث ميکرد و پدر و مادرش و ازيت ميکرد يکوقتايي بين پدرش و خودش بحث فيزيکي پيش ميامد.يک بار بردنش پيش روانپزشک و بهش قرص ميداد که براي کنترل خشمم يک مدتي آنهارو استفاده ميکرد و بعد يکشب باعث شد که بدتر بشه به همين دليلي گفت که اين قرص هارو ميخورم اينجوري ميشم .بعد از چند وقت که قرص نميخورد بهتر بود اما هم من هم پدر و مادرش را تهديد ميکرد و با مجبدر بوديم به حرفاش گوش بديم تا بلايي سر خودش نياره.بعد از چند روز پيله کرده بود به پدرش که موتور ميخواد و چون دوست پسرم سر بحث هاي کوچيک با من بحث ميکرد سر خانوادش خالي ميکرد آنها هم ميترسند براش موتور بگيرند تا يوقت بلايي سر خودش نياره ولي يکشب همين موصوع باعث شد دوست پسر من کنترل خودشو از دست داد و با پدرش درگير شد و از خونه فرار کرد و فرداي اونروز پدر و مادرش دوست پسرمو بردند به بيمارستان و بستريش کردند تا تهت درمان باشه .به من نگفتند براي چي فقط گفتند بخاطر رفتار هاي ديشب بايد بره درمان بشه و... من به روانشناس خودم که گفتم گفت فقط تنها مشکل کنترل خشم نداره يک چيز ديگه هست که به تو نگفتند. بعد از چند روز که دوستپسرم در بيمارستان بود از اونجا يکروز فرار کرد و امد به خونه پدر و مادرش باهاش حرف زدند و انگار که اونجا خيلي ازيت شده بود ناراحت بود بخاطر همين مادرش به عهده گرفت قرص هايش را بگيرد و نسخه رو بنويسد دکترش و توي خونه درمانش کند.و چيزايي که از حرفايشون شنيدم ميگفتند ترشح مغزي کرده و قليوني که ميکشه تحريکش ميکنه درست متوجه نشدم ميشه شما کمکم کنيد بفهمم علتش چيه؟