خانومم از قبل بیماری خود بیمار انگاری داشته به بدترین نحوش و سابقه ارثی پدر و عمه ها هم دارد تا 6ماهگی برای زایمان هم هیچ گونه مشکلی نداشت و به کارهاش میرسید که با خوندن اینترنت به این نتیجه رسید که سرطان خون داره و کاملا ازین رو به اون رو شد اول دنبال سقط بچه بود بعد دیگه یه کلمه هم حرف نزد تا زایمان بعد از زایمان که سزارین هم بود کارایه غیر طبیعی میکرد بچه رو هم که نگه نمیداشت به یه دکتر متخصص اعصاب روان مراجعه کردیم قرص لیتمون روزی سه تا به همراه ریسپریدون و کلوناز پام داد رفتارش بهتر شد اما همه اون حالتایه کذشته رو داره خیلی بیخال وسست شده هیچ کاری نمیتونه انجام بده الان شش ماهه که داره همینارو دکتر میده و مصرف میکنه و همیشه خودش ناراحته که جرا توان نداره کاری بکنه
سلام.با توجه به اينکه داروها ، تاثير درماني مناسبي داشته اند، بهترين کار اين است که مجدد به روانپزشک خود مراجعه کنند و در مورد مشکل بيحالي باهاشون مشورت کنند. با تنظيم دوز يا اضافه کردن داروي ديگر، مشکل رفع ميشود