با سلام و وقت بخير. دخترم 21 ساله، با پسري نزديک به يک ساله توي رابطه هستم، ايشون 24 ساله هستن. ايشون يک ماه پيش برادر خودشونو از دست دادن. اوضاع بينمون تا قبل اينا خوب بود، من همه جوره پيشش بودم و هر اتفاقي که افتاد، بدرفتاري، حال بد، بي حوصلگي، هر رفتاري باهام شد، هرچيزي نياز داشت، هرچيزي بود، بهش حق دادم. هميشه و حتي الانا بيشتر، تو شرايطي که ميگفت حواسمو پرت کن، کردم. من لباس مشکي نپوشيدم و نميدونستم براش مهمه من بپوشم.حتي فکرکردم شايد خودشيريني تلقي بشه. منو هم وقتي ميديد چيزي نميگفت حتي خوشحالم بود. امروز بهش گفتم يه سري اقامتگاه نگاه کردم، کاري نکرديم فعلا، ممکنه با خونواده بريم تا اطراف واسه دو روز، حدودا يک ماه ديگه. ايشون به شدت عصباني شدن، حرفاي بد زدن، که تو خوشحالي، فکرميکردم مردم هم ناراحتن، تو به زندگي برگشتي، سنگ قبرو تازه گذاشتم، که تو عاشق نيستي، الکي حرف ميزني، من توضيح نميخوام و... حتي يهو بحثو کشوندن به اينکه دوستاش مشکي پوشيدن، پروفايل مشکي کردن و... اما تو( خطاب به من) نکردي.ميگفت من ادم قبليم پدرش فوت کرد سياه پوشيدم، پروفايل سياه کردمو.. ميگفت من رو تو به عنوان شخصي که ميخوام ازدواج کنم نگاه ميکردم، همه حرفات دروغ بود و... من گريه افتادم گفتم من هيچ کاري نکردم، نميرم جايي ، گفت گريه هات الکيه، نرفتي هم به درک. ميگه توضيح و معذرت هم نميخوام. بهم توهين شد، نميدونم چه کاري درسته کار خودم خوب نبوده ميدونم. ولي آيا حقم بود همه اينا؟ من که خودش ميدونه از خودم ميگذرم، تا اون راحت باشه.