سلام .مادري هستم که از سال 401 درگير کنکور دخترم هستم بار اول در کنکور 401 با اينکه آزمون قلمچي خوبي ميداد و ميانگين تراز قلمچي 6700 بود يکدفعه روز قبل از کنکور دچار استرس شد و با اينکه قرص پرو پرازول را چه آنروز و چه در روز کنکور خورد اما نتوانست استرسش کنترل شود و وقتي کنکورش را داد گفت خراب کردم چون سال اول کنکورش بود و گفت دوباره ميخوانم گفتيم حتما به خاطر اينکه بار اول اين محيط را ديده فشار بهش اومده اما متاسفانه نتيجه ي ديپلمش با اينکه تستش خوب بود نمرات خيلي بدي گرفت يعني در سال اول و دوم معدل 19 و چند صدم و در ديپلم يهو با معدل 10 و خورده ي مواجه شديم بعد از نتايج کنکور هم در دودرس اگر درس زيست و ...يادم باشد منفي پشت کنکور ماند دوباره خواند اما دوبارهدر کنکور 402 همه درصدها منفي شد با اينکه استرسش روز قبل از کنکور بروز نداد برعکس سال پيشش شب خوابيد اما بعد بيرون آمد ن سرجلسه کنکور دست و پا سرد و يخ مثل حتي دوره ي امتحانات نهايي اما براي ترميم عمومي چهار درس را 17 و دوتا رو هم نمره ي زير 16 گرفت و گفت دستام در جلسه ي امتحان سرد و يخ شده بود البته زمستان بود و پکيج ها هم انروز در مدرسه به خاطر صرفه جويي گاز روشن نشده بود خلاصه دوبارهنتايج کنکور 402 امد البته اين را بگويم در آن سال با دو تراپيست صحبت تلفني داشتم و گفتند که اگر استرس و اضطراب باشد 20 درصد درصد کمتر ميزنه نه اينجور که همه درصدها منفي شود بعد از کنکور هم بي خيال شود پشت کنکور ماندن و نتيجه کنکور اين سري همه درصدهاي اختصاصي منفي شد و عمومي ها هم که حذف شده بود دوباره پشت کنکور ماند البته مشاور تحصيلي هم داشت که براي کنکور 403 حاضر شود و با مشورت مشاور اين بار من مادر بادخترم شروع به درس خواندن کردم البته مشاور گفت شايد خوب نميخواند البته چه ازمون انلاين و چه آزمون حضوري درصدها ش ميانگين 40 تا 50 بود که ببينم چه طورسطح درسيش هست خلاصه دوباره پشت کنکور براي رفع اضطراب هم قرص سرمنتاروزي يکدونه ميخورد همه چي خوب و عالي حتي شاد و خوش حال دخترم بود که با هاش درس ميخوانم از مهر هم آزمونهاي قلمچي رو شرکت کرد هر وقت در آزمونها پيشرفت و پيشرفت حتي در آزمون آخر تراز 7200شد اما ديروز 7 ارديبهشت وقتي از جلسه کنکور بيرون آمد دست يخ وقتي از دخترم پرسيدم که استرش داشتي گفت آره و خوراکيهايي که در آزمون ها بهش ميدادم را هم نخورده بود در جلسه کنکور و گفت خراب کردم البته شب قبل، قبل از خواب گفت مامان اگر هيچي اين امتحان کنکور رانزنم هم اشکالي نداره امتحانات ترميم معدل است کنکورتير هست که .گفتم دخترم انقدر زحمت کشيده اي اصلا نگو عزيزم راحت برو امتحان کنکور فردات روبده که دوباره درروز کنکور بعد از بيرون آمدن از جلسه کنکور همان اتفاق کنکور 402 تکرار شد که دست ها يخ هيچي نخورده دچار افت فشار و گفت خراب کردم نگران نباش جبران ميشه دوباره بي خيال هي تو بگو چه کار کنم جالب اينکه بعد بيرون امدن از سرجلسه کنکور با اينکه کنکور را خراب ميکند سريع خودش رو جمع ميکنه و بي خيال ميشود اين خيلي جالبه برام اقاي دکتر اين را هم بگويم دو تا آزمون آنلاين هم شرکت ميکرد در يکي ازمون در صد شيمي آخرش نفر اول کشوري شد همه درصدها ي ديگر هم بالا در آزمون آخر قلمچي درصذثد زيست و فيزيکش 70 شد تنها جيزي قبل آز هر آزمون بهش ميگفتم که غلط نزن که کلي درصدات پايين مياد يا هر هفته اي که ازمون بود بعد از آزمون به خانه ي پدر جونش ميرفتيم وهر وقت ازش ميپرسيدم کجا بريم فقط ميگفت بريم خونه ي پدرجون که برم حياطش خلاصه ديروز هم ان ماجراي بعد از کنکور تکرار شد بعد از بيرون امدن از جلسه کنکور دستها يخ گفت دچار استرس شده بودم الان با يک دکتر که در مورد اين موضوع صحبت شد گفت حتما شما فشارعصبي قرار ميدهيديا خودش که حتما فلان رشته را بايد قبول شوي در حاليکه هميشه من فقط بهش ميگفتم دخترم بخوان که حسرت به دل نماني که چرا کم خواندي و به آرزوي شغلي خودت برسي اين را هم بگويم موقع خواندن اگر خودش خواست بخوانه يا تست بزنه همش در باز بود من به کارهاي خانه ام ميرسيدم و دخترم هم درسش يعني نه من و نه پدرش همش سعي ميکرديم حاميش باشيم ديگر مانده ام چه بگويم لطفا و تورو خدا راهنماييم کنيد خيلي خسته ام خيلي خسته