عرض ادب و احترام مادرم 85 سالشونه . متاسفانه بينايي ندارند و همچنين مبتلا به آلزايمر . (طبق تشخيص دکتري که قبلا مراجعه کرده بودن) و گفته بودن توي سرشون لخته خون وجود داره . در حال حاضر راه نميتونن برن . هردو دستشون رو بايد بگيرم تا چند قدمي حرکت کنه البته به سختي و خيلي درد ميکشه پاهاشون رو نميتونن صاف نگه دارن و به شکل پرانتزيه.( ) و نميتونه پاهاشو بلند کنه قدم برداره و روي زمين ميکشه مخصوصا پاي راستشو و و زانوش ترق ترق زيادي ميکنه . دکتر عزيز و بزرگوار تا روزي که زنده هستم ممنون و سپاسگزارتون خواهم بود اين حقير رو راهنمايي کنين دوقدم که راه مي برمش از درد زار ميزنه واز اونجايي که بينايي نداره منم بي صدا جلوش زار ميزنم . ديگه واقعا تحمل اشکاي مادرمو ندارم و کم آوردم.