با سلام و وقت بخير . يکي از نزديکان من از زمان شيوع کرونا دچار نگراني شديد شد . اوايل به تميز کردن هر چيزي که از بيرون مي آمد حساسيت نشان مي داد و بعد کم کم از خانه بيرون نرفت و نهايتا بعد از يکسال دچار حمله پانيک و وسواس فکري نسبت به اين بيماري شد . از خانه بيرون آمدن و صحبت با روانشناس حال عمومي اش را بهتر کرد اما بعد از مدت کمي چيزهايي از روانشناس مشاهده شد که غير قابل درک است . به عنوان مثال درمانگر دائما از مسائل شخص و خانوادگي و خصوصي زندگي خودش صحبت مي کند و همه ي ما (اطرافيان مراجع ) اطلاعاتي از ايشون داريم که نبايد داشته باشيم و بسياري از اوقات در هر فرصت کوتاهي خودشان با ما گفتگو مي کنند و فقط از طرف مراجع کنندشان از اين مسائل با خبر نمي شيم .(به عنوان مثال تمام مريضي هاي جسمي و رواني که داشتن يا دارن ، يا جلوي مراجع قرص مي خورن و ميگن اين براي فشار خونم اين براي ام اسه و اين يکي براي درد ديسک کمر و .... )الان چند ماهه که هر هفته به مراجع کننده مي گن که يکي از اطرافيانش کرونا گرفته و يا خودشان مشکوک به کرونا هستن . مثلا همين هفته گفتن خواهر و بردرشان مبتلا به سويه اميکرون شدن در حالي که اصلا کيت تشخيص اميکرون وجود ندارد و تست pcr در بيشتر مواقع ابتلا يا عدم ابتلا به کرونارا نشان مي دهد . همين حرف باعث شد که مراجع ايشون دچار نگراني بشه تست بده و بي دليل وارد مناطق آلوده بدون ماسک بشه که اين مورد باز استرس ايشونو بالا مي بره . من با يک روانشناس ديگر صحبت کردم و از طريق ايشون با حساسيت زدايي منظم يا غرقه سازي و ساير روش هاي درماني و يا کنترل گرا بودن فرد وسواسي آشنايي دارم اما در عين حال مي دونم که اين روش ها در آن واحد و در مدت زمان طولاني و نا معين قابل اجرا نيست و اگر نتيجه بخش نيست يا نتيجه بدتري دارد ، نبايد به استفاده از آن روش درماني اصرار کرد . در ثاني ترس از کرونا با ساير اختلالات ترس حداقل کمي متفاوت است. چرا که مرگ بر اثر آن محتمل تر است و اين اتفاق پديده اي هميشگي نيست و امکان ابتلا وجود دارد و نمي توان آن را با فوبيا يکي دانست . لازم به ذکر است که روانشناس حتي ترس از خون دارند و موقع آزمايش بيهوش مي شوند (طبق صحبت هاي خودشان ) و هيچ اقدامي براي درمان انجام نمي دهند . گرچند به عقيده من مشکل وراي اين حرفاست . چرا که مشکلاتي دارن که براي اين عنوان سوال مناسب نيست . معذرت مي خوام که طولاني شد اما نياز دارم نظر شما رو بدونم که آيا روش ايشون اصولي است ؟ (چون از طرفي اصرار دارن که اصولي است و هر وقت نتيجه نامطلوب است انکار مي کنند که حرفي زدن ) (تا به حال فردي که انقدر در لحظه دروغ بگويد و بي مسئوليت باشد نديده بودم ) و ادامه درمان با اين فرد کار درستي است ؟ چون روانشناس ديگري که موضوع را باهاشون درميون گذاشتم قاطعانه گفتن نه . ممنون