سلام خانم دکتر من خانم 28ساله ام داراي دوتا فرزند و همسر مهربون..مشکل مالي انچنان نداريم همه چي اوکيه فقط چندماهي هست که دچار افسردگي شديد شدم.يکسال پيش دختر 17ساله يکي از اقوام تو درياي شمال غرق شد و من تو مراسم دفن و بعداز اون و حدود دوماه با خانواده متوفي در ارتباط بودم و هي جمع ميشديم گريه و زاري و ....که نتيجه اش الان شده افسردگي گرفتم دوسه روز يه بار شروع ميکنم گريه کردن تاحدي که سردرد شديد و سوزش بالا و پشت سر فشار مياره خسته ميشم حين گريه شوهرم ميگه هي ميگي من بميرم راحت بشم خدامنو دوست نداره مواظب بچه ها باش بالاخره خودمو ميکشم راحت ميشم بايد بکشم .احساس نااميدي و پوچي شديد ميکنم خودمم اصلا متوجه نيستم ر اون لحظه کنترل دست خودم نيست..لطفا کمکم کنيد .من قبل از اون قضيه فوت ادم خيلي شادي بودم تو فاميل منو يه ادم شاد فرض ميکردن همه ولي الان کلا عوض شدم ميترسم خودکشي هم بکنم تو اون مواقع بچه هام و همسرم ناراحتن نميدونيم چيکار کنيم.لطفا کمک کنيد خانم دکتر رستمخاني عزيز.سپاسگذارم .