سلام دکتر جان خانم دکتر من تواهرم از بچگي تشنج ميکرد حدود دو سال پيش دکتر قرص والپروات سديمشو قطع کرد و براش لوبل تجويز کرد که خواهرم انگار اين دارو بهش نميساخت مدام بي قرار بود درصورتي که سالهاي قبل اصلا اينجوري نبود وقتي والپروات ميخورد. يه شب که حالش بد شده بود ميگفت تنگي نفس دارم داره دست و پام سر ميسه برادرم و مادرم بردنش اورژانس اونجا بهش هالوپريدول زده بودن که بعد از تزريق به مادرم گفته بود آس يرم آي سرم بعد تشنج کرده بود بعد مامانم گفت هي سرشم ميخورده به بالشت. بعد از اون ديگه خواهرم اون آدم سابق نشد مدام بي قراري داشت مداااام يه بار بعد اون قضيه حالش شديدا بد شد هذيان گويي و عدم توانايي ما در کنترلش مدام داد ميزد هذيان ميگفت مجبور شريم برا آروم شدنش بهش هالوپريدول بزنيم تو اورژانس يه بيمارستان ديگه اين دفعه تشنج نکرد فقط بي حال شديد و خواب آلودگي تا دوباره بردنش دکتر. هنوزم بي قراري داره طوري که دکتر براش آري بيپرازول تجويز کرد و گفت دو قطبيه اين بچه از دستمون داره ميره تو رو خدا کمک کنيد. کلي داروي جديد بهش اضافه کردن سيتالوپرام و چيزاي ديگه. ولي کلا بعد اون آمپول انگار مريض شده چند روز پيش دکتر رفته بود داروهاي افسردگيشو قطع کرد به خاطر حساسيت پوستي دوباره امروز صبح حالش بد شد دوباره هذيان گويي و داد و بيداد و دوباره مجبور شدم نصف آمپول 5 ميليگرم رو براش تزريق کنم چون اصلا آروم نميشد. به نظرتون بدنش به هالوپريدول عادت کرده؟ يا بار اول عوارض اکستراپيراميدال داده و نبايد هيچ وقت بگيره؟ چون خودشم سابقه تشنج داشته من نميفهمم اون تشنج بعد تزريق هالوپريدول برا تزريق اون بوده يا خودش تشنج کرده. خوب الان من چکار کنم بايد چکار کنيم براش قرصشو بايد شروع کنه؟