بدنمبی حال..بی حوصلهام بی انگیزه ام..اضطراب دارم..واینکه تیروئدکم کار دارم وسینوزیت هم دترم ...بیشتروقتهاسرم سنگین ..بی حالم حوصله هیچ کاری روندارم همیشه احساس خستگی میکنم...واینکه اقای دکتر...خیلی اذیت هستم زندگیممختل شدهد..تاجاییم دردمیگیره ترس همه وجودمومیگیره فکرم به جاهای بد ونامیدی میره که نکنه این بیماری مثلا چیزبدی باشه ..ممنونماز وقتی که میزاری برای بیمارانتون....خداخیرتون بده....شهرستان همزندگی میکنم؟
بي حالي خستگي مفرد...کم کاري تيروييد...بي حوصلگي يعني حوصله هيچکاري روندارم..هيچي خوشحالمنميکنه ..سرم سنگيني ميکنه سردرددارم البته سينوزيت همدارم ...درکل خيلي اذيتم