پرخاشگری اختلالات دوقطبی عصبی بودن بدبینی صبر نداشتن و خودزنی و فکر به خودکشی و گریه زیاد و ترس از دست دادن مادرم؟
سلام من 40 سالمه و يه پسر مجرد هستم که خيلي از نظر روحي در وضعيت بدي هستم و همه منو بلاک کردن سريع بهم ميريزم و همه چيو خراب ميکنم بعد چند دقيقه که آروم ميشم گريه ميکنم مرگ پدرم بعد نزديک به 5 سال برام سرد نشده و هر شب گريه شديد از دست دادن اون و بخاطر تنايي خودم و ارتباط نداشتن با کسي همه اينا باعث شده که انواع مريضياي اعصاب و باهم داشته باشم خيلي حال دلم خرابه کمکم کنيد دلم برا مادرم ميسوزه صبح تا شب تو اتاقم هستم و جرات نميکنه بياد دم اتاق و اين حالمو خراب که هست هزار برابر خرابتر ميکنه و منکر خدا ميشم و بهش فحش ميدم که تو اگه هستي اگه گناهي کردم چند برابر داري اذيتم ميکني چرا يه عشق نمياري تو زندگيم که برام انگيزه بشه البته اگه کسي هم بياد يه ساعتها جدا ميشه همه ازم فرار ميکنن که اونقدر اخلاقم خرابه يه دقيقه خوب 5 ساعت داغونم و فقط از خدا مرگ ميخوام کم آوردم بدجوري