27
70
آقــا

وسواس با عقايد هذياني؟

سلام،بيماري داريم با اين علائم:از کودکي علائقش محدود شد و بتدريج نوسانات خلقي پيدا کرد مثلا هم بموضوعي علاقمند بود و هم شاد يا افسرده بنظر ميرسيد البته بعضي از علائقش هم بدون هيچ عواطفي بود،پس از چند سال بعضي از علائقش اينگونه شدند مثلا يکبار به مسيح علاقمند شده بود و ميگفت که نظر کرده الهي است و خداوند دوستش دارد و وقايع اطراف را به موضع مورد علاقه اش ربط ميداد و کمي حس افسردگي داشت و يکبار هم دوست داشت تومور بگيرد و چون فکر ميکرد تومور دارد بدليل سر درد بقدري خوشحال بود که گفت صداي فکرش را شنيده است و چون شنيده بود مبتلايان به تومور مغزي توهم ممکن است پيدا کنند او هم گفت من حتما تومور دارم چون توهم شنيداري پيدا کردم و چند روزي در اين فکر بود که تومور دارد و بعد شادي قطع شد و مشکوک شد که تومور دارد و هم وسواس گرفته حدود سه ساعت شستشو انجام ميدهد روزانه،و خودش ميگويد ماهيت وسواس و عاشقانه ها يکي هستند،و وسواسهايش هم هربار به يک موضوعي متمرکز است مثلا يکبار حمام رفتن و اخيرا آلودگي و…،يکي از علائقش که تومور بود مدام دچار اين فکر ميشد که چون پسر همسايمان که کودک بود و به خانه ما مي آمد در مدتيکه برادرم به تومور علاقمند بود ميگفت خدا عمدا اين را ميفرستد تا بمن بگويد اين پسر تومور ميگيرد و آرزوي تو براي ابتلا به تومور برآورده نميشود چون آلام او را خواهي ديد و خود پشيمان ميشوي و هيچ خلقي بجز خشم نداشت.درضمن يکبار هم به فردي علاقمند شد و هر اتفاقي را به موضوع اين عشق ربط ميداد و چه افسرده بود،به چهار روانپزشک مراجعه کرديم چهار تشخيص مختلف دادند،وسواس با عقايد هذياني،دوقطبي،اسکيزوافکتيو و اسکيزوفرني حالا بنظر شما تشخيص کدام يک درستتر بوده؟و کلا تشخيص شما چيست؟ممنون بابت وقتي که ميگذاريد.

2 پـاسـخ


بازدید : 129 مرتبه
پـرسـش جــدیــد
مراکز روانپزشک (اعصاب و روان) در تهران

تخصص های پربازدید

دکتر گوارش در تهران
متخصص زنان و زایمان
متخصص ارتوپد
متخصص پوست، مو و زیبایی

سوالات مشابه