سلام چهار پنج سالي است به جهت مزاحمت و غيب براي زمين زدنم و قطع ارتباطم با مردم بعد از فوت پدرمادرم براي تصرف املاکم واملاک ارث در فشارم گذاشتند که تنها رفيق و همدم پدر ومادر بودم و مرا حال دشمن خود ميبينند . که توقع از انها نداشتم و از عزيزانم بودند . شغل توليدي و ارامش و ربابط فاميل از دستم رفته و گرفتاريها ي زيادي حتا زندان برايم ساخته و پرداخته نمودند و سردها ودرگيريهاي زيادي به اين جهت ميان مان بوجود اورد ونشتند تند تا زم خوردنم. را نظاره کنند که فقط به لحاظ بيکار شدند نقدينگي ندارم و تونستم بدهي ها وچکها را پرداخت کنم تازگي و
با داراي بودن چندين ده ميليارد سرمايه حوصله کار ازم گرفته شد دستم به کار نميرود ووتنبل شدم به مواد رو اوردم بعد از ده سال ترک و افسرده بي احساس و از يک ادم شاد پر از فکر اقتصادي و معامله هاي خوب به ادم بي پول و گوشه گير خسته و بدداخلاق و خنده را. فراموش نمودم همش در تنهاي خود گم ميشوم هيچ کسي را دوست ندارم و شکاک شدم . و مردم نيز دقل و کلاه باز ميبينم و ديگران از من دوري ميکنند که احساس ميکنم فرزندانم را نيز از دست بدهم و اعتباري براي مشارکت و ارتباط و معامله و رفاقت در من .کسي نميبيند جناب دکتر محترم ايا افکارم خرابه يا همين صورت است رفتار مردم با من به شک ترديدم چگونه است ولي هر فکري در مورد رفتار بقيه. با خودم حدس زدم ولي نه بدي کردم بدهکار بودم روي حقم بودم وهستم و علت ان نميدانم .
بعدا متوجه شدم درست بوده و قصد ضربه دارند وقتي به انها خوبي ميکنم تازه سو استفاده ميکنند و بيشتر ميخواهند به فکر اخازي وقتي ميفهمم درگير و غيبت.برايم با من مي افتند هيچ جبران خوبي نميکنند به هرکه خوبي نمودم دشمن جانم شد به هر که خواستم نزديک شوم دور تر شدم
در خانه احساس پوچي و بي اعتباري ميکنم ولي خوانواده ام هيچ منبع درامد و پشبانه غير از گن ندارند و فرزند دانشجو و داماد دارم و دو فرزند 14 و 8 ساله دارم املاک زياد دارم ولي مزاحم معامله من ميشوند و نميگزارند بفروشم و از اين مکان برم . که احساسم سرد و خسته شده از همه انها بي زارم
که کيفيت زندگي فرزندانم خيلي بالا بود و حال به نصف افتاده سخت افسرده ام . براي اين مشکلات و بي کاري من همش از مايه کار چند ساله پيش هزينه زندگي ميکنم که گاهي صفر و گاهي دارم ولي فقط کفاف. خورد و خوراک پوساک شده و خودرو خانه و حيلي املاکم طاهر لوکس خود را از دست داده .
راهي براي برگشت به کار و زندگي ميخواهم درامدم و سور نشاطم برگردد شابد از پيري باشد 47سال دارم که زود راهم را گم نمودم راهنماي بزرگوار رادميخواهم تشکر که حوصله کرديد