اسم مشکل رواني که درحين خوابيدن دارم و راهکار و درمانش ؟
سلام. از دوران کودکي تاالان خيلي اوقات شب ها به محض اينکه خوابم ميبره بصورت نيمه بيدارخوابم ميبره.يعني يه کم چشمام بازميمونه و حدود30درصد اطرافم رو ميبينم! صداي خر و پف خودم رو ميشنوم!گاهي صداهاي صحبت اعضاي خانواده رو ميشنوم(توهم صدايي)،با اينحال به هيچعنوان توانايي حرکت داد سرم يا بدنم رو ندارم،کاملا قدرت تفکرم تو اينحالت قويترميشه.بخصوص حافظم.مشکلم اينجاست که تو اين حالت به محض خوابيدن تا وقتي که خودمو باتلاش زياد بيدار ميکنم به شدت وحشت زده هستم بخاطر جن و يا موجوداتي که بنظرم ترسناک ميان و من تمام وقت فکر ميکنم اونا پشت سرم هستن يا قايم شدن ويا قصد اذيت و ترسوندن من رو دارن.من مدام از ترس بلندبلند گريه ميکنم و قرآن ميخونم و از خداکمک ميخوام.گاهي حتي ميبينمشون. مثلا يه دختربچه مومشکي خندون خوشگل که من نميشناسم و اون سعي ميکنه بهم نزديک بشه.يا يه شکل يه گربه يا خرگوش يا يه زن خيلي کثيف و بدبو.درهرصورت فرقش با فلج خواب اينه که فقط ديوانه وارميترسم.تو خواب منو نميزنن.و اصلا احساس سنگيني و خفگي نميکنم.به سختي بيدارميکنم خودم رو... بعداز 5دقيقه دوباره ميخوابم و همين داستان دوباره و دوباره تکرارميشه.گاهي مثلا4صبح بيدارميشم و صداي ساز و دهل عروسا از همسايه ميشنوم و منبع صدا رو پيدانميکنم.ولي صبح ميفهمم توهم بوده.ضمنا وقتي چراغ خواب خاموش باشه اين اتفاق بسيار ترسناکتر ميشه و ممکنه تو هرشب رخ بده بااين تفاوت که کابوسهاي واضح و معنادار و گاها سريالي ترسناک راجع به جن ميبينم.من تنها زندگي ميکنم.باکسي ازتباط قوي ندارم.توحالت بيداري ازتاريکي خيلي کمتر ترس دارم ولي ب محض بخواب رفتن حتي اگه يواشکي لامپ بالاي سرم رو خاموش کنن تاصبح کابوس ميبينم.ضمنا به تازگي داروهاي افسردگي و وسواس فکريمو بعداز ده سال که علتش پانيک اتک بود کنار گذاشتم.ولي اين مشکل رو خيلي از قبل ترش داشتم ولي چندساليه که شديدترشده.گاهي که ازشدت رخوت متادون ميخورم کار وحشت تو خواب خيلي بدترميشه. لطفا تشخيصتون رو ارائه بديد و اسم مشکلم. راهکار روانشناسي که ميتونه درمانم کنه.چون باتجربه روانپزشکي ايمان آوردم که دارو تو بهترين حالت ممکن فقط تسکين هست.درمورد روانشناسهامم هم جز اينکه گفتن ممکنه تو کودکي بهت تجاوز کرده باشن و يادت رفته باشه چيزي نگفتن.يا يه سري حرفاي ضد و نقيض باتشکر. ممنون ميشم کمکم کنيد