38
خانــم
در مورد رابطه عاطفی افراطی مرد به مرد که بیشتر شبیه رابطه زن به مرد میباشد چگونه باید رفتار کرد؟
سلام و احترام
مشکل من مربوط به علاقه شديد و افراطي دوست شوهرم به خود شوهرم مي باشد. با اينکه از دوستي اونها زمان زيادي نميگذره ولي علاقه دوست شوهرم به شوهرم بيش از حد و نگران کننده هست . و علاقه اون (دوست شوهرم) به شوهرم مثل علاقه دو تا مرد به هم نيست و بيشتر شبيه علاقه يک زن به مرد مي باشد و اين باعث نگراني من شده.
دوست شوهرم هر روز صبح تا عصر ميره سرکارش و بعد از کارش تو خيابون ميمونه تا شوهرم از سرکار بياد و بره پيشش و باهاش باشه و آخر شب تازه ميره خونشون . و مجرده و حاضر به ازدواج با هيچ دختري نيست. البته دليلش نسبت به عدم ازدواج را مشکلات اقتصادي بيان ميکنه.
هرچي شوهرم ميگه برو خونتون اون نميره و تا آخر شب با خستگي تو خيابون ميمونه تا شوهرم رو ببينه.
اون حاضر نيست به هيچ عنوان بدون شوهرم تو هيچ مراسمي با دوستان ديگرش يا همکاراش باشه و هرجا مهموني ميره شوهرم رو هم با خودش ميبره.
هميشه عکس پروفايل گوشيش همونيه که شوهرم براي پروفايل خودش ميزاره. و اسم شوهرم روي دست خودش تاتو کرده و علاقه شديد و رفتاراي عجيبي داره مثلا وقتي از ماشين پايين ميشه که بره خونشون اول شوهرم رو بوس ميکنه و ...
حتي يک بار از شوهرم خواستم دوستش رو ول کنه و بياد خونه و وقتي دوست شوهرم فهميد که شوهرم ميخواد بياد خونه اون خودش رو زد به مريضي که واي سرم گيج ميره و حالم بده و اين جور کارها. که اينجوري شوهرم رو مجبور کنه پيشش بمونه
الان سوال من اينه که چطوري ميتونم اونو از شوهرم دور کنم و به شوهرم چي بگم و چه رفتاري با شوهرم و با دوست شوهرم داشته باشم.
البته اينو هم ميدونم که دوست شوهرم به هيچ عنوان حاضر نيست حتي لحظه اي از شوهرم دور باشه.
من بايد چکار کنم که براي زندگيم مشکلي پيش نياد و اون به شوهرم ضربه اي نزنه و ازش فاصله بگيره.
مشکل من مربوط به علاقه شديد و افراطي دوست شوهرم به خود شوهرم مي باشد. با اينکه از دوستي اونها زمان زيادي نميگذره ولي علاقه دوست شوهرم به شوهرم بيش از حد و نگران کننده هست . و علاقه اون (دوست شوهرم) به شوهرم مثل علاقه دو تا مرد به هم نيست و بيشتر شبيه علاقه يک زن به مرد مي باشد و اين باعث نگراني من شده.
دوست شوهرم هر روز صبح تا عصر ميره سرکارش و بعد از کارش تو خيابون ميمونه تا شوهرم از سرکار بياد و بره پيشش و باهاش باشه و آخر شب تازه ميره خونشون . و مجرده و حاضر به ازدواج با هيچ دختري نيست. البته دليلش نسبت به عدم ازدواج را مشکلات اقتصادي بيان ميکنه.
هرچي شوهرم ميگه برو خونتون اون نميره و تا آخر شب با خستگي تو خيابون ميمونه تا شوهرم رو ببينه.
اون حاضر نيست به هيچ عنوان بدون شوهرم تو هيچ مراسمي با دوستان ديگرش يا همکاراش باشه و هرجا مهموني ميره شوهرم رو هم با خودش ميبره.
هميشه عکس پروفايل گوشيش همونيه که شوهرم براي پروفايل خودش ميزاره. و اسم شوهرم روي دست خودش تاتو کرده و علاقه شديد و رفتاراي عجيبي داره مثلا وقتي از ماشين پايين ميشه که بره خونشون اول شوهرم رو بوس ميکنه و ...
حتي يک بار از شوهرم خواستم دوستش رو ول کنه و بياد خونه و وقتي دوست شوهرم فهميد که شوهرم ميخواد بياد خونه اون خودش رو زد به مريضي که واي سرم گيج ميره و حالم بده و اين جور کارها. که اينجوري شوهرم رو مجبور کنه پيشش بمونه
الان سوال من اينه که چطوري ميتونم اونو از شوهرم دور کنم و به شوهرم چي بگم و چه رفتاري با شوهرم و با دوست شوهرم داشته باشم.
البته اينو هم ميدونم که دوست شوهرم به هيچ عنوان حاضر نيست حتي لحظه اي از شوهرم دور باشه.
من بايد چکار کنم که براي زندگيم مشکلي پيش نياد و اون به شوهرم ضربه اي نزنه و ازش فاصله بگيره.
1 پـاسـخ
-
سپیده سلطانی پور کارشناس ارشد روانشناس و مشاور
سلام وقت شما بخير سوالتون رو خوندم.در اين شرايط ما نميتونيم کنترلي روي دوست شوهرتون داشته باشيم.هر چند که علاقه ش، نوع دلبستگيش و رفتارهايي که انجام ميده اصلا عادي نيستن. بهتره شما مستقيم با همسرتون صحبت کنين.از نگراني ها و انتظاراتتون بگين و از همسرتون بخواين اين ارتباط رو بوضوح کم رنگ کنه.و در کل بنظرم نيازهست که به روانشناس مراجعه کنين.