کوثر عمادي
۱۴
۴۸
خانــم
مشکلات يهويي و با دليل نامشخص؟
من دختر 14 ساله اي از تهران هستم
گاهي بي دليل حالت تهوع شديدي پيدا ميکنم. وقتي استرس ميگيرم، عصباني ميشم يا با هر هيجان کوچکي سوزش معده شديد و غير قابل تحملي پيدا ميکنم. وقتايي که حالت تهوع دارم دميترون استفاده ميکنم ولي منجر به سوزش معده و تپش قلب ميشه
گاهي بي دليل و يهويي تپش قلب شديدي ميگيرم که انگار قلبم ميخواد فرار کنه. حالت تهوع هم بعدش ميگيرم.
مهمترين چيزي که گاهي اشکم رو در مياره اينه که خيلي عادي مصلا دارم راه ميرم و يهويي همه جا تار ميشه. نميتونم چهره هارو حتي از فاصله 2 متري تشخيص بدم... وحشتناکه حس ميکنم دارم کور ميشم
گاهي سرم گيج مي‌ره و مي‌گفتم زمين. تعادلمو کلا از دست ميدم... حتي يبار تو مترو اينجوري شد و همه برگشتن با تعجب نگام کردن. حس وحشتناکي بود
بعضي وقتا بي دليل و معمولا بين ساعت 6 تا 11 صبح سردرد آزار دهنده اي ميگيرم. توصيقش سخت و عجيبه . همه جاي سرم درد مي‌کنه ولي اگه زنگ رياضي يا علوم و توي مدرسه باشه احساس ميکنم رگ هاي داخل سرم توشون اسيد ريختن ميسوزه و رد ميشه از جلو به عقب. آزار دهنده ترين درد سر هم مربوط به پشت سرم ميشه. گاهي احساس ميکنم بين مغز و جمجمعه ام خلأ هست و هميشه احساس فشار توي سرم حس ميکنم. گاهي وقتي سرمو خم ميکنم درحد مردن و زنده شدن عذاب ميکشم. گاهي حس ميکنم از داخل سرم آب خيلي سرد يا خيلي داغ مي‌ريزه بيرون.
البته ناگفته نماند 4 سال قبل يه زائيده نيم سانتي متعلق به غده هيپوفيز هم داشتم که پدرم پيگيري نکردش. در مورد کم خوني هم آزمايش دادم مشکلي نبود
گاهي هم دستم ميلرزه.
موهام هم مي‌ريزه
شديداً خود بيزاري رو تحمل ميکنم. احساس احمق بودن ميکنم
از صداهاي اطرافم متنفرم و آرزوي کر بودن ميکنم
احساس ميکنم صدا هارو بلند تر و با جزئيات بيشتري مي‌شنوم
بعضي وقتا توي گوشم هم احساس فشار ميکنم و انگار چيزي ميخواد بيرون بريزه
گاهي بي دليل حالت تهوع شديدي پيدا ميکنم. وقتي استرس ميگيرم، عصباني ميشم يا با هر هيجان کوچکي سوزش معده شديد و غير قابل تحملي پيدا ميکنم. وقتايي که حالت تهوع دارم دميترون استفاده ميکنم ولي منجر به سوزش معده و تپش قلب ميشه
گاهي بي دليل و يهويي تپش قلب شديدي ميگيرم که انگار قلبم ميخواد فرار کنه. حالت تهوع هم بعدش ميگيرم.
مهمترين چيزي که گاهي اشکم رو در مياره اينه که خيلي عادي مصلا دارم راه ميرم و يهويي همه جا تار ميشه. نميتونم چهره هارو حتي از فاصله 2 متري تشخيص بدم... وحشتناکه حس ميکنم دارم کور ميشم
گاهي سرم گيج مي‌ره و مي‌گفتم زمين. تعادلمو کلا از دست ميدم... حتي يبار تو مترو اينجوري شد و همه برگشتن با تعجب نگام کردن. حس وحشتناکي بود
بعضي وقتا بي دليل و معمولا بين ساعت 6 تا 11 صبح سردرد آزار دهنده اي ميگيرم. توصيقش سخت و عجيبه . همه جاي سرم درد مي‌کنه ولي اگه زنگ رياضي يا علوم و توي مدرسه باشه احساس ميکنم رگ هاي داخل سرم توشون اسيد ريختن ميسوزه و رد ميشه از جلو به عقب. آزار دهنده ترين درد سر هم مربوط به پشت سرم ميشه. گاهي احساس ميکنم بين مغز و جمجمعه ام خلأ هست و هميشه احساس فشار توي سرم حس ميکنم. گاهي وقتي سرمو خم ميکنم درحد مردن و زنده شدن عذاب ميکشم. گاهي حس ميکنم از داخل سرم آب خيلي سرد يا خيلي داغ مي‌ريزه بيرون.
البته ناگفته نماند 4 سال قبل يه زائيده نيم سانتي متعلق به غده هيپوفيز هم داشتم که پدرم پيگيري نکردش. در مورد کم خوني هم آزمايش دادم مشکلي نبود
گاهي هم دستم ميلرزه.
موهام هم مي‌ريزه
شديداً خود بيزاري رو تحمل ميکنم. احساس احمق بودن ميکنم
از صداهاي اطرافم متنفرم و آرزوي کر بودن ميکنم
احساس ميکنم صدا هارو بلند تر و با جزئيات بيشتري مي‌شنوم
بعضي وقتا توي گوشم هم احساس فشار ميکنم و انگار چيزي ميخواد بيرون بريزه
1 پـاسـخ
-
دکتر حسین بهروزی متخصص جراح عمومي و زيبايي
سلام مسايل مثل کم خوني و کم کاري تيروييد در شما بايد چک بشه . ولي به نظر مياد که از نظر روحي استرستون هم زياد هست
