افسردگی، بی حالی ،گریه، دوری از جمع، تصمیمات غیر منطقی ؟
سلام آقاي دکتر من تازه ازدواج کردم حدود ده ماهه پيش بر خلاف طرز فکري که داشتم مشکلات روحي من بعد ازدواج بيشتر شده... پدر و مادر من نه سال پيش از هم جدا شدن و من و خواهر کوچيکم با مادرم زندگي ميکنيم از وقتي ازدواج کردم پدرم هيچ گونه کمک مالي به من نکرده مادرم با کار کردن بهترين جهزيه رو براي من تهيه کرده ولي بعدش همش حرف پدرمو ميزنه که هيچ کمکي نکرده من شبا از اينکه هيچ کاري نميتونم بکنم عذاب وجدان دارم و تغريبا هر شب گريه ميکنم سعي ميکنم از جمع دور باشم همش تو اتاقم و فکر و خيال ميکنم به تازگي دوستامم با من قطع رابطه کردن به خاطر اينکه سراغي ازشون نميگيرم و از اين لحاظ هم خيلي ضربه خوردم همسرم خيلي صبوري ميکنه ولي من ميترسم يه روزي صبرش تموم شه نميدونم چيکار کنم به بن بست رسيدم 😔