افسردگی بعد از اتمام رابطه؟

سلام اقاي دکتر. بنده پسر مجردي هستم 23 ساله. فارق التحصيل از دانشگاه علوم پزشکي. من حدود 5 سال پيش عاشق يکي از دختران اقوام دورمون شدم. خـونواده من و اون مذهبي هستن. حدود 3.5 سال صبر کردم تا اونم دانشگاه خودم قبول شد و بعدش واسه خواستگاري اقدام کرديم و نهايتا جواب مثبت هم گرفتيم. همه چي خوب بود و من واقعا خوشحال بودم که ارزوي چند سالم داره براورد ميشه. اما بعد از حدود 6 ماه که نامزد بوديم فهميدم بهم داره خيانت ميکنه و با شخص ديگري رابطه شديد هم داره. نهايت اين داستان منجر به جدايي و اتمام رابطه شد. من با اين که کلي سند و مدرک داشتم ازش ولي به خاطر همين رابطه فاميلي دور و اصرار پدر و مادرم فاش نکردم و گذشتم ازش. فکر ميکردم حالم خوب ميشه اما الان 1.5 سال هست که هر روز دارم عذاب ميکشم و بهش فکر ميکنم و بلا و کارايي که سرم اورده و منم هيچ کاري نکردم تا تلافي کنم. بخدا ديگه خسته شدم از اين حال و روزم. حوصله هيچ چيز تو زندگي ندارم.ريزش شديد مو پيدا کردم و انگار 10 سال پير تر شدم. فکر و خيال و کابوس کاراش ولم نميکنه. کلي قرص اعصاب سر خود ميخورم تا تحمل کنم شرايطو. اعصاب ديگه ندارم. زود بي انگيزه ميشم. زود ناراحت ميشم. ديگه از تو خونه 1 ساله که بيرون نرفتم و با هيچ دوستي ارتباط ندارم. همه ميگن الکي دارم ادا درميارم. ولي واقعيت اينجوري نيست. دست خودم نيست. ميترسم جايي ببينمش و دوباره حالم بد شه و اعصابم بهم بريزه و گذشته يادم بياد. و خيييلي چيزاي ديگه. من واقعا از اين شرايط خسته شدم. دلم ميخواد مثل قبل شاد باشم و با انگيزه. دلم ميخواد همه چي مثل قديم برام جذاب بشه. اما نميدونم چجوري. هر کاري ميکنم نميشه. ممنون ميشم اگه يه راهنمايي يا کمکي بهم بکنيد. ممنونم.