هرکی پیشم باش بروش میخندم ولی تو ذهنم دارم مدلای که قرار به قتل بروسونمش بررسی میکنم؟
چن سال کار من شده یه هندسفری درگوشم و شمردن و نوشتن همه دوربین های مدار بسته شهر پیاده میوفتم همه جای شهر اینکارو میکنم،یکی پیشم باش همش بخودم میگم اینو این مدلی باید بکشم همش نقشه قتل میکشم همش،از خدمتم سربازی هم بخاطر همین دولار فرارکردم همین حرفم شد با سربازی نکهبان بودم اسلحه کشیدم بسمتش شلیک کردم ازخدا بود فشنگ مشقی بود هزاران بار خودمو آموزیزون کردم بکشم نشد،زیاد اینحا نمیشه گفت بنظرتون من چیکار کنم میخوام خوب بشم حس میکنم دونفرم یه نفرم خوب اون یکی شرور موندم دوراهی خیلی بد حالم😓😓😓 من نیاز به بستری دارم حالم خیلی بد،شبرو تا 12ظهر بیدارم از 12 میخوابم تا 8شب خستم از همه چی تروخدا منو یجای بستری کنید خوب شم من از اینی الان هستم بدم میاد زورمم بهش نمیرسه