سلام من نوجوان هستم.اختلال مسخ شخصیت- واقعیت و زوال شخصیت دارم و همش حس میکنم دارم خواب میبنیم و حس میکنم این دنیا واقعی نیست.جدیدن هم دارم حس میکنم ک خاطرات گذشتم انکار متعلق به من نبوده و من حس میکنم اصن اون فرد توی خاطرات من نیستم ولی درحالی ک هستم.حس میکنم کل آدم ها ساخته ی ذهن من هستن و غیر واقعی هستن.من واقعا دارم دیوونه میشم همش حس میکنم مردم.اصلا نمیتونم دیگه از زندگی لذت ببرم چون 24 ساعته این حس رو دارم حتی اگه سرگرم هم باشم. حس میکنم هیچ درمانی وجود نداره و حتی اگه هم خوب شم کامل خوب نمیشم و دیگه اون آدم قبلی نمیشم.مثلا من به خونه نگاه میکنم احساس میکنم اینایی ک میبینم واقعی نیستن اما درحالی ک هستن و هیچ چیز غیر طبیعی رو نمیبینم و همه چیز عادیه.ولی نمیدونم چرا اینطوری شدم.واقعا اگه خوب نشدم چیکار کنم دارم دیوونه میشم تروخدا کمکم کنین.حس میکنم همه چیز پوچه و در این مکان وجود ندارم و از جسم خودم خارج هستم.