خانوادگی ؟
بنده یه زن مطلقه هستم که حدود 4سال هست صیغه شخصی شدم که خیلی اتفاقی این آشنایی پیش اومد ومنجر به صیغه 99ساله شد که از همون اول با عشق وعلاقه خیلی زیاد وارد شدیم الان از نظر فکری وروحی همسرم رو بخاطر حسادت اذیت میکنم وخودمم میدونم عاقبت نداره ولی بازم دست خودم نیست ایشون شده همه کس وهمه چیز من ،چشمم ومیبندم ایشونه بازمیکنم ایشونه مغزم پراز ولوله شده وایشون الان بخاطر رفتارهام خسته شده وگفته دیگه نیستم با اینکه میدونم مثل جونش منو میخواداز دیروز که اینوگفته فقط فکرم خلاص کردنه خودمه با اینکه میدونم ضعفه یعنی واقفم ولی بازم مغزم اروم نمیشینه توروخدا بگید چکارکنم
1 پـاسـخ
-
دکتر لیدا اسماعیلی دکترای تخصصی روان درماني و روانشناس باليني
سلام و وقت بخير. عزيزم . اول يک سوال دارم ازتون که آيا اين آقا متاهل هستن؟ چون در صورت تاهل ايشون ؛ طبيعيه تا حدي که شما احساس ناامني داشته باشيد. اما در هر صورت شما بايد فعاليت ديگري رو هم براي خودتون داشته باشيد که تمام تمرکزتون روي ايشون نباشه و اصطلاحا زندگي شخصي خودتون رو هم داشته باشيد. چون اصولا آقايون از زني که تمام مدت بهشون بچسبه خسته ميشن و تعبيرشون به جاي عشق؛ گيرافتادنه. در پيامتون اشاره نکرديد که کار خاصي داريد يا خير و متاسفانه اطلاعاتتون ناقصه . اما بطور کلي عزيزم مطمئنا يک رابطه طولاني به اين راحتي گسسته نميشه. اما لازمه صبوري کنيد تا خودشون برگردن و وقتي ارتباط دوباره شروع شد نشون بدين که کارها و فعاليتهاي ديگري هم داريد و تمام دلمشغولي شما اين آقا نيست. ضمن اينکه مرتب نشون دادن حسادت يعني شما خودتون رو قبول ندارين که با هر چيز کوچکي احساس تهديد و نگراني و حسادت مي کنيد. پس لازمه روي اعتماد به نفستون کار کنيد و به خودتون گوشزد کنيد که خواستني هستيد و اونقدري خواستني بوديد که رابطه اين مدت طولاني دوام آورده ... و اين اعتماد به نفس رو در رفتارتون و کاهش حسادت افراطيتون بهش نشون بدين.