افسردگی شدید-بیماری عجیب و غریب؟-خواهشا اگر ممکن است متخصصان زیادی جواب دهند با تشکر فراوان؟
با سلام و عرض ادب و خسته نباشید خدمت متخصص و متخصصان عزیز. چند سالی بود که بعد از کنکور دچار حالاتی از وسواس و افسردگی شده بودم که البته تا حدودی خودم آنها را کنترل می کردم و نیاز به مشاور نبود . وسواس در مورد خدا و مرگ (آزار دهنده).برای مشکل انزوا مرا پیش دکتر بردند که خودم راضی نبودم و چند جلسه بعد قطع کردم . تا اینجا مشکل اساسی نبود . مشکل حاد به طرز عجیبی از زمانی آغاز شد که تعدادی کتاب را قرض گرفته بودم و زمانی که خواستم آنها را پس دهم در جایی خارج از آنجا گذاشتم و در قفل بود و بعد چند روز گم شده بودند. این موضوع برایم قدری مسخره بود اما به طرز عجیبی دچار بیماری شدم . افکار مزاحم هر چند دقیقه به ذهنم می آمدند . دچار بی خوابی هر شب می شدم و به قرص ریسپریدون عادت کرده بودم و اما دیر و منقطع به خواب می رفتم . هر روز گریه می کردم . در یک منظره طبیعی که میدیدم یک سیاهی غلیظ بود . صورت افراد را چروکیده با پوست تیره می دیدم . غده بزاق و اشک و غده جنسی خیلی کم ترشح می شد . بعد از مدت ها به روانپزشک مراجعه کردم . تعداد دارو ها به تدریج زیاد شد اما هنوز هم بعضی از علایم قبلی را دارم . فکر کردن به پوچی زندگی و مرگ و ناراحتی از آن . نگرانی شدید از آینده. گاهی اوقات فکر خودکشی. سیاهی رقیق . پوست تیره افراد . سر و بدن افراد را کوچک می بینم . موی آنها سفید است . میل جنسی ضعیف. اعتیاد به دارو و قادر نبودن به شرایط عادی بدون دارو . تنها زمانی که دارو ها را می خورم اثر شادی دارند . هر روز این فکر به ذهنم می آید که به هیچ روشی خوب نخواهی شد . از مدرسه شهید سلطانی 4 تیزهوشان کرج فارغ تحصیل شدم و کارشناسی عمران را از آزاد کرج فارغ تحصیل شده ام . به نظر شما اکنون چه باید بکنم و به چه چیزی باید امیدوار باشم و چه راه یا راه هایی وجود دارند و اگر جای من بودید چه می کردید به خصوص در مورد فکر آخر که به هیچ وجه خوب نخواهی شد. با تشکر فراوان از جواب(های)شما و اطلاع رسانی.قرص های مصرفی:سیتالوپرام 20-سرترالین 100-پروپرانولول 10-لاموگرین 100-ترانکوپین 100-گاهی اوقات لورازپام یک چهارم میلی گرم .