سلام
اينکه بعد يه اتفاق ذهنمون درگير بشه طبيعيه، اما اينکه بخواد وقت زيادي ازمون بگيره و حالمون بد کنه نشون ميده يه جاي کار داريم زيادهروي ميکنيم.
بهت پيشنهاد ميکنم وقتي که يه اتفاق اينجوري افتاد و ذهنت شروع به تکرار داستان کرد، به جاي اينکه هي دادگاه تشکيل بدي و قضاوت کني، پرونده اون ماجرا رو ببندي. و وقتي ذهنت دوباره شروع کرد به حرف زدن تو خودت رو توي اين ديالوگ نندازي. فکر کن که يه تلويزيون خرابي داري که روي يه شبکه تنظيمه و برنامه پخش ميکنه و خاموشش همنميشه کرد. به جاي اينکه همه توان و تمرکزت رو براري روي اون برنامه تکراري اعصابخردکن، توجهت رو بزار روي کارهايي که داري انجام ميدي.
اينو چند وقت تمرين کن، اگر تونستي فکرت رو مديريت کني که جواب سوالت رو گرفتي. اگر نه و ديدي زور فکرها بيشتره، حتما به يک روانشناس مراجعه کن که با بررسي بيشتر بتونه دقيقتر کمکت کنه.
سلام احتمالأ بدليل اضطراب بالا دچار وسواس و نشخوار فکري شده ايد. اگر اضطرابتان بالاست بهتر هست به يک روانپزشک مراجعه کنيد.