سلام خسته نباشید من دو سه سالی میشه که به تدریج دارم علائم فراموشی پیدا میکنم و با توجه به اینکه سابقه فامیلی آلزایمر در خانواده پدری داشتیم و پدر بنده نیز از 2 سال پیش مبتلا به آلزایمر زودرس پیشرونده در سن 59 سالگی شد کمی نگرانم(بطوری که طی 2 سال به سرعت توانایی تکلم از بین رفت و ماهیچه های بدن به شدت تحلیل رفتن که یک مقدار دور از انتظاره) میخواستم بدونم با توجه به سن 25 سال چقدر احتمال داره من هم دچار آلزایمر زودرس شده باشم البته به تفاوت های فراموشی استرسی و آلزایمر واقف هستم اما علائمی که دارم نگران کننده هست مثلا اینکه علائم پیشرونده هست مثلا اوایل مطالبی رو فراموش میکردم که توجه کمتری بهشون داشتم بعد ها مطالب درسی رو هم فراموش کردم علی رغم تلاش زیادی که برای یادگیری اون مطالب صرف میکردم و اوایل فکر میکردم به دلیل سخت شدن تدریجی دروس دانشگاهی هست اما بعد ها دیدم که حتی اسامی دوستان قدیمی و مربوط به دوران مدرسه و دبیرستان رو هم به یاد نمیارم و این اواخر که حس میکنم خیلی اوضاع پیچیده تر شده توی موارد خیلی پیش پا افتاده هم مشکل دارم مثلا چند وقت پیش که برای خرید همبرگر به فروشگاه رفته بودم هرچه فکر کردم کلمه همبرگر رو بخاطر نیوردم کاملا میدونستم دنبال چی اومدم اما کلمه رو نتونستم به زبون بیارم!!! یا بارها پیش اومده که برای خرید به بیرون رفتم اما دست خالی برگشتم چون کاملا فراموش کرده بودم هدفم از بیرون رفتن خرید کردن بود نه هیچ چیز دیگه یا اینکه فیلمی که حدود 6 ماه پیش دیده بودم رو چند هفته پیش مجددا تماشا کردم و تا دقیقایق پایانی اصلا بخاطر نیووردم که قبلا اینو کامل دیدم که از این فرصت هم برای تست کردن حافظه ام استفاده کردم و سعی کردم ادامه فیلم رو حدس بزنم و علیرغم تلاشی که داشتم موفق نشدم حتی توی یک سکانس اتفاق بعدی فیلم رو پیش بینی کنم و مهم تر از این موارد فراموشی حافظه بلند مدت هست بطوری که اگه بخوام از خاطرات دوران کودکیم یه خاطره رو بازگو کنم به جرئت میتونم بگم خاطره ای توی ذهنم نمونده که بتونم بطور کامل بازگو کنم و گاهی که اطرافیان از شیطنت های دوران کودکی و نوجوانیم خاطراتی میگن هرچه که فکر میکنم برام نا آشنا هستن و حتی اگه اون خاطره رو به یاد بیارم نمیتونم بگم این خاطرات دقیقا کجا اتفاق افتادن یا اون زمان چه حسی داشتم ینی خاطرات خیلی برام گنگ هستن بجز تعداد انگشت شماری خاطره که خب اگه اونا رو هم فراموش کنم رسما میشه گفت دچار اختلال هویت شدم ضمنا توجه من به این علائم قبل از ابتلای پدرم به آلزایمر بود و شاید نشه بگیم به علت استرس دچار مشکل شدم و مادربزرگم هم که این مشکل رو داشت زیاد بهش فکر نمیکردم چون قبل از به دنیا اومدن من فوت کردن و کسی زیاد در این باره صحبت نمیکرد حتی شاید بعد از ابتلای پدرم به آلزایمر و از طریق صحبت دیگران به این موضوع پی بردم که ایشون هم آلزایمر داشتن (که اینم درست به خاطر نمیارم :) نکته دیگه ای که هست حدودا 5 ماهی میشه که شاید بشه گفت بصورت ناگهانی مشکلات ادراری پیدا کردم که البته نمیشه اسمش رو بی اختیاری گذاشت اما حس میکنم روی انتهای ادرارم کنترل ندارم و بعد از تخلیه کامل ادرار شاید یکی دوقطره بصورت کاملا بی اختیار خارج میشه درحالی که سابقا هرگز چنین مشکلی نداشتم البته پیگیر درمان نشدم و نمیدونم مربوط به استرس هست یا مشکل اورولوژی یا شایدم یه بیماری پیشرونده نورولوژیک دارم که میتونه هم این مشکل هم مشکل حافظه ام رو توجیه کنه!! ببخشید که زیاد توضیح دادم و بعضا اضافه گویی کردم اما چون آلزایمر در این سن شایع نیست و معمولا اولین پاسخی که به ذهن میرسه اینه که بیمار استرس بی مورد داره خواستم وضعیتم رو اونطور که واقعا هست بطور دقیق شرح داده باشم حالا بطور کلی با این اوصاف میخوام بدونم چه مشکلی ممکنه وجود داشته باشه و آیا راه آسان و در دسترسی مثل آزمایش خون وجود داره که بتونم باهاش از وجود یا عدم وجود آلزایمر ژنتیکی اطمینان حاصل کنم؟ و اینکه برای بهبود وضعیتم چکار میتونم بکنم و چه پیگیری هایی لازمه؟ اگه لطفا آزمایش و پیگیری هایی که لازم به انجام هست رو ذکر بفرمایید ممنون میشم البته یک سری موارد مثل چک fbs و vit b12 و موارد آزمایشگاهی ازین قبیل رو انجام دادم که فقط پره دیابتیک بودم و یک مرحله هم با a1c جز دسته دیابتی های نیازمند انسولین قرار میگرفتم که البته با توجه به اینکه علائم بالینی دیابت رو ندارم این رو به پای اشتباه آزمایشگاه گذاشتم و پیگیری بیشتری نکردم