شوهرم در طول 25 سال زندگي مشترک خيلي مچش را گرفتم ولي متاسفانه هميشه گفته مربوط به کار تا اين دوسال آخر که مطمئن شدم کاري نيست چون با يه نفر تلفني و پيامکي و باهم صحبت ميکردن اينا را مطمئنم ولي باهاش رابطه سکس رو صد درصد مطمئن نيستم ولي ميتونم بگم بوده.شش ولي هفت بار مچش گرفتم و هربار گفته تموم کردم خيالت راحت ولي متاسفانه تکرار شده ديگه اصلا اعتماد بهش ندارم و دوسش دارم و مطمئنم دوسم داره احساس ميکنم تنوع طلبه.خياي دارم اذيت ميشم از افکار منفي تازگي ها هم کارش طوري شده که با يه خانم ميره بندر مياد و اون خانم بيوه است و من اصلا حال خوبي نسبت به اين قضيه ندادم خيلي باهاشون صحبت کردم و پيش مشاور دفتيم ولي فقط دو جلسه حاضر شدن بقيه اش نيومدن و نمياند منم مجبور شدم ادامه ندم چون شوهرم بايد درمان بشه نه من